آب اقیانوسها، دریاها و دریاچهها در اثر تابش خورشید به تدریج بخار میشود و به آسمان بالا میرود، بخارها با وزش بادها به این سو و آن سو میروند. وقتی که دما و فشار به حدِّ معینی برسد به صورت ابر، یعنی بخار متراکم در میآیند و با وزش بادهای تند یا کند حرکت میکنند و بر روی قسمتهای گوناگون زمین گرد آمده آماده بارش میشوند و گیاهان و درختان را در قلههای کوههای بلند و در داخل جنگلهای دوردست سیراب میسازند. آب باران تدریجاً در زمین فرو میرود و در زمین برای روزهای احتیاج ذخیره میگردد. آبهای ذخیره شده گاهی به صورت چشمه، از دامنه کوه میجوشد و گاهی انسانها با کار و کوشش و زحمت، قنات یا چاه ایجاد میکنند و از منابع حیاتبخش آبهای زیرزمینی بهرهمند میگردند.
دانههای باران در شرایط مخصوصی به صورت برف در میآیند و چرخ زنان، با نرمی و زیبایی بر زمین مینشینند. برف که برای گیاهان بسیار سودمند میباشد، به تدریج آب میشود و در منابع زیرزمینی ذخیره میگردد، یا در نهرها و رودها به جریان میافتد و در دسترسِ نیازمندان قرار میگیرد و سرانجام به سوی دریا میرود.
خاصیت بالا رفتن بخار و جابهجا شدن آن به وسیله باد نیز شایسته دقت و توجه است. اگر قدرت بادها نبود، ابرها چگونه در هوا پخش میشدند؟
چگونه به این سو و آن سو میرفتند؟ اگر تابش گرم خورشید نبود، آیا آب دریا تبخیر میشد؟ اگر آب دریا فقط در حرارت صد درجه تبخیر میشد، آیا به قدر کافی در اختیار موجودات قرار میگرفت؟ و آیا در آن هنگام زندگی برای انسانها امکان داشت؟ اگر باران قطره قطره نازل نمیشد چه مشکلاتی پیش میآمد؟ مثلًا اگر باران یک جا و به صورت نهرهای پر آب از آسمان فرود میآمد چه میشد؟ آیا میتوانست به تدریج در زمین فرو رود و ذخیره گردد؟
خاصیت باران و برف در پاک سازی هوا نیز جالب و درخور دقت است؛ اگر برف و باران، سموم و آلودگیهای هوا را نمیگرفتند، آیا به خوبی میتوانستیم تنفس کنیم؟
اکنون به خوبی توجه کردید که آب و برف و باران چه خواص ارزندهای دارند؟ دریا و خورشید و باد و ابر و باران چگونه و با چه نظم و همآهنگی دقیقی با هم و در پی هم کار میکنند؟ تا وسایل زندگی ما و سایر موجودات زنده را فراهم سازند.
این نظم و ترتیب و همآهنگی و همکاری گواه چیست؟ آیا بهترین گواه بر این نیست که در آفرینش این جهان پرشکوه عقل و تدبیر دخالت داشته است؟ آیا این نظم و ترتیب و همآهنگی به ما نمیگوید که «وجود دانا و توانایى» آن را پیشبینی نموده است؟ و او انسان و سایر موجودات را آفریده است و آنچه را که نیاز داشتهاند خلق کرده است؟
منبع:http://www.ibrahimamini.com
اکنون چنین سؤالهایی را در پیشگاه عقل خویش مطرح کنیم و پاسخ را از او بشنویم: آیا پوستههای سهگانه، خود به خود در چشم به وجود آمدهاند یا دیگری آنها را برای هدف خاصی پیشبینی کرده است؟
آیا محیطهای شفاف چشم بر حسب اتفاق شفاف شدهاند یا دیگری آنها را شفاف کرده تا نور از آنها عبور کند؟
چشم، مایع شفاف زلالیه و زجاجیه را چگونه به دست میآورد؟ ساختن
این دو مایع با غلظت و فرمول مخصوص بر عهده کیست؟ آیا غددی که این مایعات را ترشح میکنند، از احتیاج چشم خبر دارند؟ آیا مردمک، خود به خود به وجود آمده یا این که خود انسان چون نیاز چشم را به منفذ عبور نور میدانسته، آن را این چنین به وجود آورده است؟ آیا خود مردمک قطر مخصوص را برای خود پیشبینی و انتخاب کرده است یا دیگری طراح وجود او بوده و او را این چنین آفریده است؟ آیا مردمک میدانسته که برای تنظیم نور نیاز به باز و بسته شدن دارد؟ یا دیگری از نیاز آن اطلاع داشته و او را این چنین آفریده است؟ آیا لکّه زرد بر حسب اتفاق در برابر مردمک و کانون عدسی قرار گرفته تا تصویر بر آن منعکس شود یا دیگری آن را چنین قرار داده است؟
آیا حساسترین سلولهای شبکیه بر حسب اتفاق در نقطه زرد و درست روبهروی عدسی متمرکز شدهاند یا دیگری آنها را چنین قرار داده و متمرکز کرده است؟ آیا تارهای عصب بینایی اتفاقاً با سلولهای لکه زرد در ارتباطند تا پیامهای آنها را به مغز منتقل سازند یا دیگری چنین امری را پیشبینی کرده است؟ آیا عصب باصره خودبهخود و بیهدف از چشم به مغز رفته است یا هدف و خالق هدفداری در کار بوده است؟
عدسی چشم را با آن همه ظرافت چه کسی ساخته و نقشه آن را کدام فیزیکدان ماهری طرح کرده است؟
آیا چشم از علم فیزیک و بحث عدسیها هم اطلاع داشته است؟ آیا عدسی از موقعیت حساس خود خبر دارد؟ آیا پرده روی عدسی به حسب اتفاق قابل ارتجاع شده است؟ آیا عمل تطابق را خود چشم برای عدسی ممکن و فراهم ساخته یا دیگری برایش تقدیر و پیشبینی کرده است؟
و آیا ...؟
و بالأخره آیا این مجموعه منظم و همآهنگ و مرتبط و هدفدار، خودبهخود و بر حسب اتفاق و تصادف به وجود آمده یا آفریدگار دانا و توانایی آن را به وجود آورده است؟ جواب برای هر خردمندی روشن است:
مطالعه دستگاه دقیق و ظریف چشم ما را به آفریدگار دانا و توانای آن رهنمون میشود و در این دستگاه ظریف آثار علم و قدرت بیپایان او را بالعیان مشاهده میکنیمدر آفرینش مورچه - دقت کنید در اعضایی که برای این حیوان به منظور خوردن غذا و هضم کردن آن قرار داده شده و آنچه در درون این جثه کوچک گنجانده شده و آنچه در سر این حشره از چشم و گوش و عضوهای دیگر موجود است اندیشه و تفکر کنید.
***اسرار حیرت انگیزی که در ساختمان بدن مورچه وجود دارد و همچنین نوع فعالیت و زندگی این حشره کوچک - نمونه جالبی از قدرت آفریدگار جهان است حشره شناسان با مطالعه لاشه های مورچگانی که به صورت فسیل از میلیونها سال قبل باقی مانده است - توانسته اند به جزئیات زندگی مورچه ها در آن اعصار پی ببرند آنچه تعجب حشره شناسان را برانگیخته این است که وضع زندگی مورچه ها طی گذشت میلیونها سال - تفاوت محسوسی نکرده است مورچه ها به اندازه ای قوی هستند که می توانند اشیایی را که چند برابر وزن خودشان است.
به آسانی حمل کنند بدن مورچه از سه بخش اصلی سر و سینه و شکم تشکیل شده است در ناحیه سر اعضای حساس مانند مغز و چشمها و شاخکها و دهان قرار گرفته است مورچه دارای پنج چشم است که سه تا از آنها روی پیشانی و دو تا در طرفین سر واقع شده است چشمهایی که در طرفین سر واقع شده است از نوع چشم مرکب است دهان مورچه دارای آرواره های نیرومندی است که به وسیله آنها دانه های خشک را خرد می کند و بارهای سنگین را به لانه می رساند.
دهان اغلب
مورچه ها نقش یک سلاح دفاعی را نیز ایفا می کند به طوریکه به وسیله گاز گرفتن - از
خود دفاع می کند.
***شاخکهای مورچه
یکی از اعضای حساس آن به شمار می رود زیرا وسیله استشمام بوهاست شاخکها به چند بند
تقسیم شده اند که هر بند مخصوص استشمام یک نوع رایحه است شاخکها وسیله صحبت کردن
مورچه ها نیز می باشد.
حتما دیده
اید که وقتی دو مورچه به یکدیگر می رسند شاخکهای خود را به هم می زنند و مثل این
است که با هم صحبت می کنند شاخکها وسیله ای برای ادای مقاصد درونی مورچه هاست
مورچه ها وقتی می خواهند از لانه خود دفاع و یا مقدمات عملیاتی را فراهم کنند
رفتار آنها غیرعادی و عجیب می شود.
در این
صورت با کمی دقت می توان دریافت که مورچه ها درحال رد و بدل اطلاعات و یا تقسیم
کار بین خود هستند هر وقت حادثه ای در لانه مورچه ها رخ دهد در فاصله بسیار کوتاهی
مانند گذشتن یک صاعقه این موضوع در لانه مورچه ها پخش شده و همه از آن آگاه می
شوند چگونگی ارتباط تماس و یا به عبارتی سخن گفتن مورچه ها با یکدیگر - دارای
اسرار زیادی است.
قرآن کریم نیز درجریان نقل داستان حضرت سلیمان به این حقیقت در زندگی مورچه ها اشاره کرده است و در آیه 18 سوره نمل درباره سلیمان و لشگریانش هنگامی که به سرزمین مورچه ها رسیدند چنین آمده است :
تا به سرزمین مورچگان رسیدند مورچه ای گفت : ای مورچگان - به لانه های خود بروید تا سلیمان و لشگریانش شما را پایمال نکنند درحالیکه نمی فهمند.
از دیگر شگفتی های زندگی مورچه ها نوع لانه سازی آنهاست لانه آنها بی شباهت به یک شهر نیست و دارای راهها و تقاطع ها و طبقات مختلفی است.
هر طبقه ای در لانه مورچه ها مخصوص کار خاصی است به همین دلیل درجه حرارت هریک از طبقات با دیگری فرق می کند مورچه نیز مانند زنبور عسل با روشی خاص لانه خود را گرم و یا سرد می کند تعداد طبقات لانه مورچه گاهی به چهل طبقه نیز می رسد و هرطبقه تقریبا 5 میلی متر ارتفاع دارد و قطر دیوارها حدود یک میلی متر است، مورچه ها حشراتی فعال و پرکار هستند حتی شبها هم در خارج از لانه دست از کار نمی کشند کارهایی که این حشره در داخل لانه اش انجام می دهد بسیار بیشتر از جنب وجوش او درخارج از لانه است درحالیکه ما این فعالیتها را نمیتوانیم ببینیم مورچه ها با مهارت خاصی موادی را که به لانه می آورند در انبارهای معینی ذخیره می کنند و در نگهداری از آنها دقت و مراقبت بسیار می کنند هنوز تمام راههایی که مورچه برای جلوگیری از فاسد شدن مواد غذایی به کار می برد برای بشر فاش نشده است.
اما این مسئله برای محققان روشن شده است که اگر مورچه ها را از لانه خود بیرون کنند مواد غذایی که ذخیره کرده اند فاسد می شود اما با بودن مورچه ها در لانه هایشان مواد غذایی فاسد نمی شود جمعی از مورچه ها که دارای آرواره های نیرومندی هستند - نقش یک آسیاب را ایفا می کنند یعنی گندم و امثال آن را با آرواره های خود - خرد می کنند و به صورت آرد درمی آورند و آن را در مخزنهای مخصوصی ذخیره می نمایند تا در فصل زمستان مورد استفاده قرار گیرد.
در جهان مورچه ها فداکاری بسیار جالبی نیز مشاهده می شود دانشمندان پس از تحقیقات بسیار متوجه شده اند که در لانه نوعی از مورچه ها که هریک به کار مخصوصی مشغول هستند از یکی از مورچه ها به عنوان انبار استفاده می شود این مورچه دارای کیسه نسبتا بزرگی است که در این کیسه شهد نباتات را ذخیره می کند و سپس مانند یک بادکنک کوچکی که پر از شهد است به سقف لانه آویزان می شود تا مورچه های دیگر از شهدی که در آن کیسه ذخیره شده بخورند.
تعدادی از مورچه ها نیز مامور مواظبت و نگهداری از نوزدان هستند آنها به قدری جدی و با شوق این کار را انجام می دهند که درموقع حمل و نقل اگر دو پای عقب آنها را قطع کنند از نوزاد دست بر نمی دارند و با سعی و همت آن را به وسیله شاخکهای خود حمل می کنند تا به جای مطمئنی برسانند.
در دنیای اسرار آمیز مورچه ها - نکته های بسیار زیادی وجود دارد که ما به همین مقدار اکتفا کرده و در پایان به این حقیقت معترف می شویم که زندگی منظم همکاری حیرت انگیز و فعالیتهای حساب شده این حشره کوچک جز با الهامات خداوند دانا و حکیم امکان پذیر نیست.
آیا این شگفتی ها وجود خداوندی حکیم و بزرگی را اثبات نمی کند .!!؟؟