آموزگار پایه ششم بوشهر۲

آموزگار پایه ششم بوشهر۲

یادداشت های آموزگار پایه ششم بوشهر
آموزگار پایه ششم بوشهر۲

آموزگار پایه ششم بوشهر۲

یادداشت های آموزگار پایه ششم بوشهر

جغرافیای جشن نوروز

نوروز از دیرباز در بسیاری از مناطق جهان به عنوان جشن رسمی بر‌گزار می‌شود. نوروز را در بیشتر کشورهای خاورمیانه، آسیای میانه، قفقاز، شبه قاره هند و بالکان جشن می‌گیرند.

جغرافیای پهناور نوروز و همزمانی آن با بهار طبیعت در نیمکرهٔ شمالی و پیشینهٔ باستانی آن و تأکید این جشن بر نوع‌دوستی و مهرورزی در میان جهانیان، باعث توجه سازمان ملل متحد و دیگر کشورها به نوروز شد. در ۱۰ مه سال ۲۰۱۰ میلادی، مجمع عمومی سازمان ملل با گذراندن قطع‌نامه‌ای نوروز را به خاطر بزرگداشت آن توسط بیش از ۳۰۰ میلیون تن در بیش از ۱۱ کشور جهان به رسمیت شناخت.

همچنین همایشی با نام جشن جهانی نوروز پدید آمده است که در آن سران کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند گردهم می‌آیند و این بهار طبیعت را گرامی می‌دارند.

در برخی جاها نیز با وجود رسمی نبودن هر ساله شمار زیادی از مردم مراسمات نوروز را بر‌گزار می‌کنند. همانند سوریه که جشن نوروز نزد کردهای ساکن سوریه از اعتبار و احترام ویژه‌ای برخوردار است. این جشن امروزه یکی از جشن‌های بنیادین آسیا شناخته می‌شود. نوروز در ۹ کشور جمهوری آذربایجان، ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان، قزقیزستان، و آلبانی با همین نام تعطیل رسمی است.

در جمهوری آذربایجان

در جمهوری آذربایجان درباره پیدایش جشن نوروز اسطوره‌ها و افسانه‌های گوناگونی نقل شده است. مثلاً" در روایتی آمده است، سیاوش پسر کیکاووس به کشور افراسیاب سفر می‌کند افراسیاب از وی به نحو قابل توجهی پذیرایی می‌کند و حتی دخترش را به عقد وی در می‌آورد و سیاوش به یاد سفرش از دیار افراسیاب دیوار بخارا را بنا می‌کند. ولی دشمنان که از این امر ناخرسند بوده‌اند میان سیاوش و افراسیاب را بر هم زده به طوری که افراسیاب تصمیم به قتل سیاوش می‌گیرد و پس از کشته شدن سیاوش دستور می‌دهد جنازه‌اش را روی کنگره‌های دیوار بخارا قرار دهند. زرتشتیان جسد وی را برداشته و در قدمتگاه دروازه شرقی دفن می‌کنند و مرثیه‌های بسیاری در وصف سیاوش و مرگش سرودند به طوری که این مرثیه‌ها بین مردم گسترش یافت و در همین سیاوش مرثیه‌ها روز دفن سیاوش را زرتشتیان نوروز نامیدند.

جشن‌های پیش از آمدن نوروز

بزرگترین و باشکوه‌ترین جشن مردم جمهوری آذربایجان نوروز است. در این کشور جشن‌های نوروز از یک ماه مانده به نوروز آغاز می‌شود چهار چهارشنبه آخر ماه اسفند به تر تیب سو چرشنبه سی (چهارشنبه آب)، اُد چرشنبه سی (چهارشنبه آتش)، توپراق چرشنبه سی (چهارشنبه خاک) و آخیر چرشنبه یا یل چرشنبه سی (چهارشنبه آخر و یا چهارشنبه باد) نامیده می‌شود. البته جشنهای این روزها در شب سه شنبه صورت می‌گیرد. در چهارشنبه آخر سال جشنهایی از قبیل پریدن از روی آتش، فال گوش ایستادن و... انجام می‌گیرد.

در سنت فال گوش ایستادن دختران نو رسیده در ته دل فالی گرفته و در شب چهارشنبه سوری بصورت مخفیانه پشت درنیمه باز به انتظار ایستاده و اگر در این هنگام حرف خوب و موافقی بشنوند آرزویشان برآورده شده و اگر حرف نامناسبی می‌شنیدند نیتشان عملی نمی‌گشته است. بنابر این برمبنای آیین عید مردم از بد گویی و سخنان نامناسب دوری می‌جویند.

در میان عادات نوروزی مراسمی همچون ارسال خوان سمنو از سوی داماد به خانه نامزدش، انداختن کلاه پوستین به درها، آویزان کردن کیسه و توبره از سوراخ بام و یا پنجره در شب عید و درخواست تحفه عید در این سرزمین موسوم است.

در جمهوری آذربایجان رسم بر این است که پیش از رسیدن نوروز پوشاک نو خریده به خانه و حیاط سر و سامان داده فرش و پلاس نو بافته و به استقبال نوروز می‌روند.

جشن نوروز

مردم جمهوری آذربایجان به واسطه اعتقادات شدید به آیین و مراسم نوروز برای با شکوه تر انجام شدن جشن نوروز برای این مراسم تدارک ویژه‌ای می‌بینند. از قبیل: سرودن ترانه‌ها پیش از نوروز، تدارک بساط شادی ایام نوروز، تهیه لوازم و مواد مورد نیاز سفره هفت سین، تهیه چیستان‌های نوروزی، ستایش و نفرین‌های نوروزی، پند و امثال نوروزی، اعتقادات نوروزی، عادات نوروزی، تماشای نوروزی، آزردنی‌های نوروزی و انجام آیین و مراسم نوروزی.

سفره هفت سین جمهوری آذربایجان از هفت عنصری که نامشان با حرف سین شروع می‌شود، تشکیل شده است. با این تفاوت که اسامی بر اساس نام آنها در ترکی آذربایجانی انتخاب می‌شوند. البته این تفاوت چندان تغییری در سفره ایجاد نمی‌کند چرا که اسامی بیشتر این عناصر در ترکی و فارسی یکسان است. ضمن اینکه این سفره در مناطق مختلف آذربایجان بصورت‌های مختلفی تهیه می‌شود. سفره هفت سین در جمهوری آذربایجان معمولاً از عناصر زیر تشکیل شده است:

سوماق، نشانه آفتاب

سکه، نشانه شانس

سمنو، شیرینی، برکت و حاصلخیزی

سبزه، خلوص و خوشبختی

ساری کوک (زردچوبه)، شیرینی زندگی

سوُت (شیر)، سلامتی و زیبایی

سو (آب)، تولد تازه و زندگی

ممکن است به جای زردچوبه و شیر از سرکه و ساریمساق (سیر) نیز استفاده گردد. علاوه بر این در سفره آینه‌ای که دور آن رنگ آمیزی شده است قرار می‌دهند.

تعطیلات

درجمهوری آذربایجان نوروز بر اساس تاریخ شمسی جشن گرفته می‌شود اگر سالی کبیسه باشد روز ۲۲ مارس بعنوان روز عید جشن گرفته می‌شود. در این کشور همانند ایران از ۲۹ اسفند تا ۴ فروردین (۲۰ مارس تا ۲۴ مارس) تعطیل رسمی است اما معمولاً دولت چند روز به این تعطیلات اضافه می‌کند بعنوان مثال در سال ۲۰۱۰ این تعطیلات ۷ روز بود. قابل توجه است که در آغاز سال نو میلادی تنها یک روز در این کشور تعطیل است.

در ازبکستان

در ازبکستان، نوروز هر ساله در روز ۲۱ مارس جشن گرفته می‌شود و در آن هنگام تعطیلی رسمی در کشور برقرار است. مقامات دولتی در این روز جشن‌هایی با حضور سفیران خارجی برپا می‌کنند و به مناسبت نوروز پیام تبریک می‌فرستند.

اگرچه به دلیل مبارزه حکومت کمونیستی ازبکستان در دهه‌های گذشته با آیین نوروزی بعضی از آیین‌های آن به فراموشی رفته‌اند، سبزه و سمنو درست کردن و هدیه دادن آن به دیگران از جمله کارهایی است که مردم ازبکستان در هنگام نوروز انجام می‌دهند. چهارشنبه سوری و سیزده به در در این کشور دیگر انجام نمی‌شود، ولی از روی آتش پریدن هنوز در برخی روستاها رایج است.

پختن سمنو در ازبکستان بسیار میان مردم رواج دارد و مردم در کنار دیگ سمنوی جوشان اقدام به رقص و خواندن شعر می‌کنند:

سمنک در جوش است، ما کفچه زنیم


دیگران در خوابند، ما دفچه زنیم

از جمله دیگر آداب نوروز در این کشور، برگزاری مراسم آوازخوانی، مسابقه، نمایش، و کاشتن درخت است.

در افغانستان

نوروز در افغانستان یا به عبارتی در بلخ و مرکز آن مزار شریف هنوز به همان فر و شکوه پیشین برکزار می‌شود. در روزهای اول سال همه دشت‌های بلخ ودیوار و پشت بام‌های گلی آن پر از گل سرخ می‌شود گویی بلخ سبدی از گل سرخ است یا به عبارتی مانند اجاق بزرگی که در آن لاله می‌سوزد این گل فقط در بلخ به وفور و کثرت می‌روید و از این رو جشن نوروز و جشن گل سرخ هر دو به یک معنی به کار می‌رود. در اولین روز عید نوروز علم امام علی با مراسم خاص و با شکوهی در صبح آن روز برافراشته می‌شود. با افراشته شدن آن جشن نوروز نیز رسماً" آغاز می‌شود و تا چهل شبانه روز ادامه می‌یابد و در این چهل شبانه روز حاجتمندان و بیماران برای شفا در پای این علم مقدس به چله می‌نشینند. مردم این سرزمین بر این باورند که اگر بر افراشته شدن علم به آرامی و بدون لرزش و توقف از زمین بلند شود سالی که در پیش است نیکو و میمون است.

از آیین و رسم نوروزی در سرزمین بلخ می‌توان به شستشوی فرش‌های خانه و زدودن گرد و غبار پیش از آمدن نوروز و انجام مسابقات مختلف از قبیل بزکشی، شتر جنگی، شتر سواری، قوچ جنگی و کشتی خاص این منطقه اشاره نمود.

نوروز در ترکیه

عثمانیان یا مردم ترکیه امروز عید نوروز را به عنوان یکی از معدود ایام جشن می‌گرفتند. در این روز حکیم باشی معجون مخصوصی که (نوروزیه) نامیده می‌شد جهت پادشاهان و درباریان تهیه می‌نمود که گفته شده است این معجون از چهل نوع ماده مخصوص تهیه می‌شده است که شفابخش بسیاری از بیماری‌ها و دردها بوده و باعث افزایش قدرت بدنی می‌شده است. مردم این سرزمین نوروز را آغاز بهار طبیعت و شروع تجدید حیات و طراوت در جهان و برخی روز مقدس در مقابل شب قدر و شب برائت و برخی عامل اتحاد و همبستگی و حتی آن را زادروز امام علی و تعیین ایشان به خلافت و سالروز ازدواج او با فاطمه دانسته‌اند.

پاکستان

در پاکستان نوروز را «عالم افروز» یعنی روز تازه رسیده که با ورود خود جهان را روشن و درخشان می‌کند، می‌نامند.

در میان مردم این سرزمین تقویم و روز شمار و یا سالنمای نوروز از اهمیت خاصی برخوردار است. بدین جهت گروه‌ها و دسته‌های مختلف دینی و اجتماعی در صفحات اول تقویم‌های خود به تفسیر و توضیح نوروز و ارزش و اهمیت آن می‌پردازند و این تقویم را در پاکستان (جنتری) می‌نامند.

از آداب و رسوم عید نوروز در میان مردم پاکستان می‌توان به خانه تکانی و یا به عبارتی پاکیزه کردن خانه و کاشانه و پوشیدن لباس و تهیه نمودن انواع شیرینی مثل (لدو) گلاب حامن، رس ملائی، کیک، برفی، شکرپاره، کریم رول، سوهن حلوا، و همچنین پختن غذاهای معروف این ایام و عیدی دادن و گرفتن و دید و بازدید اقوام اشاره نمود.

در ایام نوروز مردم پاکستان از گفتار نا مناسب پرهیز نموده و با نواختن و نوازش یکدیگر با احترام و اخلاص یکدیگر را نام می‌برند. همچنین سرودن اشعار نوروزی به زبان‌های اردو، دری و عربی در این ایام مرسوم است که بیشتر در قالب قصیده و غزل بیان می‌شود.

پاکستانی‌ها بر این باورند که مقصد نوروز، امیدواری و در امن و صلح و آشتی نگهداشتن جهان اسلام و عالم انسانیت است تا آنجا که آزادی و آزادگی، خوشبختی و کامیابی، محبت و دوستی و برادری و برابری همچون بوی خوش گلهای بهاری در دل و جان مردمان جایگزین می‌گردد.

تاجیکستان

جشن نوروز برای مردم تاجیکستان بویژه بدخشانیان تاجیکستان جشن ملی نیاکان است و از آن به عنوان رمز دوستی و زنده شدن کل موجودات یاد می‌کنند و به نام خیدیر ایام یعنی جشن بزرگ معروف است. مردم تاجیکستان به ویژه بدخشانیان تاجیک در ایام عید نوروز خانه را پاک کرده و به اصطلاح خانه تکانی می‌کنند، همچنین ظروف خانه را کاملاً" شسته و تمیز می‌کنند تا گردی از سال کهنه باقی نماند و برابر رسم دیرینه نوروز قبل از شروع عید نوروز بانوی خانه وقتی که خورشید به اندازه یک سر نیزه بالا آمد دو جارو را که سرخ رنگ است و در فصل پاییز از کوه جمع آوری کرده‌اند و تا جشن نوروز نگاه داشته‌اند در جلوی خانه راست می‌گذارند. چون رنگ سرخ برای این مردم رمز نیکی و پیروزی و برکت است. پس از طلوع کامل خورشید هر خانواده‌ای می‌کوشد هر چه زودتر وسایل خانه را به بیرون آورده و یک پارچه قرمز را بالای سردر ورودی خانه بیاویزد که این معنی همان رمز نیکی و خوشی ایام سال را دارد. سپس وسایل در داخل خانه مرتب چیده و با بازکردن در و پنجره هوای نوروزی و بهاری را که معتقدند حامل برکت و شادی است وارد خانه می‌کنند.

در این سرزمین پختن شیرینی ویژه و غذاهای متنوع جزو رسم و رسوم این ایام است، همچنین برگزاری مسابقه‌هایی مانند تاب بازی، تخم مرغ بازی، کبک جنگی، خروس جنگی، بزکشی، کشتی محلی نیز در این ایام به شادی آن می‌افزاید و یکی از غذاهای معروف این ایام باج نام دارد در این غذا کله پاچه گوسفند را با گندم پخته و دیگران را با آن مهمان می‌کنند

ترکمنستان

در کشور ترکمنستان طبق رسم قدیم و جدید دوبار در سال جشن نو گرفته می‌شود. یکی از این جشن‌ها با استناد به تقویم میلادی که به تایید سازمان ملل رسیده به عنوان جشن بین‌المللی (سال نو) شناخته می‌شود و دیگری برگزاری عید نوروز به نشانهٔ احیای دوبارهٔ آداب و رسوم دیرینه مردم ترکمنستان است.

مردم ترکمنستان عقیده دارند زمانی که جمشید به عنوان چهارمین پادشاه پیشدادیان بر تخت سلطنت نشست آن روز را نوروز نامیدند.

مردم ترکمنستان دراین ایام با پختن غذاهای معروف نوروزی مانند: نوروز کجه، نوروز بامه، سمنی (سمنو) و اجرای بازی‌های مختلف توسط جوانان ترکمن حال وهوای دیگری به این جشن و شادی می‌دهند.

در ایام نوروز مسابقات مختلفی در ترکمنستان بر‌گزار می‌شود که می‌توان به مسابقات اسب دوانی، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، خروس جنگی، شاخ زنی میش‌ها، شطرنج بازی، مهره بازی، تاب بازی اشاره نمود.

دید و بازدید در ایام نوروز در میان مردم ترکمن از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار می‌باشد.

در میان کردها

موسی آنتر نویسنده کرد معتقد است که قبلاً جشن نوروز در میان کردها در ۳۱ ماه آگوست بر‌گزار می شده است اما با قبول اسلام و پذیرش تقویم اسلامی این جشن به فروردین منتقل شده است.

کردهای ترکیه سال‌ها برای به رسمیت شناخته شدن نوروز در این کشور تلاش کردند.

نوروز در ترکیه خاص نواحی شرقی آن کشور است و از اعیاد ملی کردها محسوب می‌شود. در شهرهای جنوب شرقی ترکیه، مانند دیاربکر، اورفا، ماراش، و مرسین، نوروز مراسم باشکوهی دارد که بیشتر نماینده و منعکس کننده فولکلر مردم آن نواحی است.

از ویژگی‌های آن یکی نواختن پر سر و صدای سورنا و دهل و دیگری ایراد سخنرانی‌های آتشین در کنار کپه‌های آتش است. این آئین‌ها در میدان‌های بزرگ و اصلی شهرها و روستاها بر‌گزار می‌گردد و جمعیت انبوهی از زن و مرد، در حالی که دست هم را می‌گیرند، به دور کپه‌های آتش به رقص و پایکوبی می‌پردازند. در خانه‌ها پختن شیرینی‌های خانگی و غذاهای خاص نوروز از سنت‌های دیگر مراسم نوروزی است.

در غرب آن کشور تا همین اواخر خانواده‌های کرد آئین‌های نوروز را در داخل خانه‌ها و بطور خصوصی بر‌گزار می‌کردند، چون اساساً دولت ترکیه منکر وجود یک اقلیت چند میلیونی کرد در آن کشور بود و آن‌ها را «ترکان کوهستانی» می‌نامید. افزون بر انکار حقوق قومی و فرهنگی آن‌ها، در قوانین اساسی کشور، مردم عادی نیز آن‌ها را غیر خودی و بیگانه می‌انگاشتند. به طوری که در شهرهای غربی، مانند آنکارا، استانبول، و ازمیر، اگر کردی بی احتیاطی می‌کرد و در کوچه و بازار به زبان مادری خود سخن می‌گفت، بسیار احتمال داشت که عواقب وخیم آن دامانش را بگیرد.

اما از اواسط دهه ۱۹۸۰ به این سو و با بالا گرفتن اعتراضات کردها، به ویژه با پیدایش حزب کارگران کردستان، بر گزاری مراسم نوروز در ترکیه نه فقط صورت علنی و آشَکار به خود گرفت، بلکه آئین‌های آن به یک نماد اعتراضی درآمد و به وسیله‌ای برای ابراز مخالفت با سیاست‌های دولت تبدیل شد و شکل نوعی پرچم سیاسی گرفت.

از آن پس هر سال در میدان‌های شهرها انبوه جمعیت کردان به دور کپه‌های آتش گرد می‌آمدند و به سیاست‌های تبعیض آمیز و شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر شرق کشور اعتراض می‌کردند. به تدریج، با افزایش تعداد کپه‌های آتش و بالا گرفتن شعله‌های آن‌ها، شعارها هم تندتر شد و گه گاه تمایلات جدائی خواهانه هم در میان آن‌ها به گوش رسید.

در زمان نخست وزیری خانم تانسو چیلر، که مذاکره برای پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا وارد مراحل تازه‌ای شد، آن اتحادیه در صدر فهرست اصلاحاتی که انجام آن‌ها را از ترکیه خواستار شد، به رسمیت شناختن حقوق اقلیت‌ها بود. مضافاً این که یک فرستنده تلویزیون کردی به نام «روژ»، که برنامه‌های آن از اروپا به وسیله ماهواره پخش می‌شد، دولت ترکیه را ناچار به قبول واقعیت حضور کردها در جامعه کرد، و از آن پس آشکار شد که یک اقلیت قابل ملاحظه، که به علت فقدان آمار رسمی جمعیت آن را بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون می‌زنند، در جامعه وجود دارد و این جمعیت عظیم دارای زبان و فرهنگ و آئین‌های متفاوتی است.

قرقیزستان

عید نوروز در قرقیزستان تنها یک روز آن هم در روز اول یا دوم فروردین ماه است که به ۲۹ روز یا ۳۰ روز بودن اسفند بستگی دارد. اگر اسفند ۲۹ روز باشد اول فروردین و اگر ۳۰ روز باشد در روز دوم فروردین بر‌گزار می‌شود. تا قبل از فروپاشی شوروی سابق این مراسم به دست فراموشی سپرده شده بود ولی پس از فروپاشی دوباره حیات یافت و هر ساله با شکوهتر از سال قبل بر‌گزار می‌شود.

مراسم جشن این روز را در شهرها دولت تدارک می‌بیند و در روستاها بزرگان و ریش سفیدان در برگزاری آن دخالت دارند. در شهرها در میادین بزرگ و در روستاها در بیابان‌های اطراف این جشن بر‌گزار می‌شود.

در قرقیزستان در این روز پختن غذاهای معروف قرقیزی مثل (بش بارماق) مانته برسک و کاتما مرسوم است که به صورت رایگان بین حاضران در جشن پخش می‌شود.

در قرقیزستان در این روز افزون بر جشن برگزاری یکسری مسابقات از قبیل سوارکاری و غیره نیز مرسوم است و به گونه چشمگیری در این روز مسابقات دنبال می‌شود و جوایز ارزنده‌ای به نفرات برتر داده می‌شود.

قزاقستان

مردم قزاقستان نوروز را اعتدال بهاری می‌دانند و بر این باورند که در این روز ستاره‌های آسمانی به نقطه ابتدایی می‌رسند و همه جا تازه می‌شود و روی زمین شادمانی بر قرارمی‌شود. همچنین قزاق‌ها معتقدند که نوروز آغاز سال است و در میان آنان عبارات زیبایی دربارهٔ نوروز وجود دارد. نوروز روزی است که یک سال منتظرش بوده‌اند نوروز روزی است که خیر بر زمین فرود آمده و بالاخره نوروز روزی است که سنگ نیلگون سمرقند آب می‌شود:

در شب سال تحویل تا شب قزیر صاحبخانه دو عدد شمع در بالای خانه اش روشن می‌کند وخانه اش را خانه تکانی کرده و چون مردم قزاق باور بر این دارند که تمیز بودن خانه در آغاز سال نو باعث می‌شود افراد آن خانه دچار بیماری و بدبختی نشوند آنان بر این مساله ایمان دارند و آن را هر ساله رعایت می‌کنند.

در شب نوروز دختران روستایی قزاق با آخرین گوشت باقی‌مانده از گوشت اسب که سوقیم نام دارد غذایی به نام اویقی آشار همراه با آویز می‌پزند و از جوان‌هایی که دوستشان دارند پذیرایی می‌کنند. آنان نیز در قبال آن به دختران آینه و شانه و عظر هدیه می‌کنند که آن را سلت اتکیتر می‌نامند و به معنی علاقه آور می‌باشد.

در عید نوروز جوانان یک اسب سرکش را زین کرده و عروسکی که ساخته دست خودشان است با آویز زنگوله‌ای به گردنش درساعت سه صبح که ساعتی معین از شب قزیر است رها نموده تا از این طریف مردم را بیدار نمایند. عروسک در حقیقت نمادی از سال نو است که آمدن خود را سوار بر اسب به همه اعلام می‌کند.

نوروز برای قزاق‌ها بسیار مقدس بوده و اگر در این روز باران یا برف ببارد آن را به فال نیک گرفته و معتقدند سال خوبی پیش رو خواهند داشت. در عید نوروز مردم لباس نو و سفید به تن می‌کنند که نشانه شادمانی است. دید و بازدید اقوام دراین ایام با زدن شانه‌ها به یکدیگر از آیین و رسوم مردم قزاق در ایام عید نوروز می‌باشد، همچنین پختن غذایی به نام نوروز گوژه (کوژه = آش) که تهیه آن به معنی خداحافظ با زمستان و غذاهای زمستانی است و از هفت نوع ماده غذایی تهیه می‌شود در این ایام جزو آیین و رسوم این سرزمین می‌باشد.

مسابقات معروفی نیز در ایام نوروز در قزاقستان بر‌گزار می‌شود که از مهم‌ترین آنان می‌توان به (قول توزاق) اشاره نمود که بین گروههای مرد و زن بر‌گزار می‌شود. اگر برنده زن‌ها باشند قزاق‌ها معتقدند آن سال خوب و پربرکتی است اگر مردها پیروز شوند آن سال نامساعد خواهد بود. از دیگر مسابقات می‌توان به کوکپار برداشتن بز از مکانی مشخص توسط سواران، آودار یسپاق، قیزقوو و آلتی باقان اشاره نمود.

در عصر نوروز نیز مسابقه آیتیس آغاز می‌شود که مسابقه شعر و شاعری است.

بلغارستان

در بلغارستان به ویژه تاتارهای کریمه نوروز را جشن می‌گیرند.

زنگبار

در زمان‌های کهن گروه بزرگی از شیرازیان به زنگبار در کرانه‌های شرقی قاره آفریقا کوچیدند و آیین‌های ایرانی مانند نوروز را نیز با خود بهمراه بردند. جشن نوروز در زنگبار «نوروزی» نامیده می‌شود و هنوز جشنی شناخته شده است.

مصر

قبطیان مصر نیز جشنی سالانه به‌نام نیروز دارند که به عربی به آن النیروز می‌گویند. این جشن هر سال در اول پائیز بر‌گزار می‌شود و روز آغاز سال در تقویم قبطیان است. در مورد سابقه این جشن برخی معتقدند که یادگاری از دوره تسلط هخامنشیان بر مصر است، اگر چه خود قبطیان آن را مربوط به مصر باستان می‌دانند.


 

نوروز در ترکیه

مردم عثمانی که ترکیه امروز بخشی از آن امپراطوری به شمار می‌رود ،عید نوروز را به عنوان یکی از معدود ایام جشن می‌گرفتند. در این روز حکیم باشی معجون مخصوصی که نوروزیه نامیده می‌‌شد جهت پادشاهان و درباریان تهیه می‌‌نمود که گفته شده است این معجون از چهل نوع ماده مخصوص تهیه می‌‌شده که شفابخش بسیاری از بیماری‌ها و دردها بوده و باعث افزایش قدرت بدنی می‌‌شده است. مردم این سرزمین نوروز را آغاز بهار طبیعت و شروع تجدید حیات و طراوت در جهان ،برخی روز مقدس در کنار شب قدر و شب برائت و برخی عامل اتحاد و همبستگی و حتی آن را زادروز امام علی(ع) و تعیین ایشان به خلافت و سالروز ازدواج ایشان با حضرت فاطمه زهرا(س) دانسته اند.

نوروز عید رسمی ترکیه

نوروز تا نخستین سال‌های تشکیل جمهوری ترکیه در میان ترکان این کشور برگزار می‌شد اما به تدریج این مراسم اهمیت پیشین خود را از دست داد وتا مدتها این جشن در مناطق کردنشین و در پاره‌ای از مناطق شمال رسم و آئین نوروز موجودیت خود را حفظ کرد. اما در چند سال اخیر دولت ترکیه برگزاری این عید را به صورت رسمی اعلام کرده است تا جاییکه وزارت آموزش و پرورش ترکیه در اواسط ژانویه 2005 طی بخشنامه ای به مراکز آموزشی این کشور، خواهان برگزاری آئین‌های ویژه عید نوروز به عنوان عید رسمی‌شد.

در اساسنامه جدید آموزش‌و پرورش ترکیه، عید نوروز به عنوان عید رسمی این کشور پذیرفته و به مراکز آموزشی ابلاغ شد که از این پس در روز اول فروردین آئین‌های فرهنگی و هنری برای بزرگداشت این عید برگزار شود.

در این بخشنامه با اشاره به اینکه عید نوروز در کشورهای منطقه و آسیای میانه جشن گرفته می‌شود از مسئولان مراکز آموزشی خواسته شده است که عید نوروز را به عنوان یکی از عیدهای ملی به دانش‌آموزان معرفی کنند.

علاوه بر این مسئله عید نوروز در شهرهای جنوب شرقی ترکیه، مانند دیاربکر، شانلی اورفا، ماراش و مرسین به صورت باشکوهی برگزار می‌شود که بیشتر منعکس کننده فولکلر مردم آن نواحی است.

از ویژگی‌های آن یکی نواختن پر سر و صدای سورنا و دهل و دیگری ایراد سخنرانی‌های آتشین در کنار کپه‌های آتش است. این آئین‌ها در میدان‌های بزرگ و اصلی شهرها و روستا‌ها برگزار. در خانه‌ها پختن شیرینی‌های خانگی و غذا‌های خاص نوروز از سنت‌های دیگر مراسم نوروزی است.

نوروز در ترکمنستان

همشهری آنلاین:
کشور ترکمنستان، در شمال شرقی ایران قرار دارد و دارای اشتراکات فراوان فرهنگی، دینی و زبانی با مردم ایران، خصوصا ساکنین قبایل ترکمن ایران در منطقه شمال شرقی کشور است.

نیاکان ترکمن عید نوروز را به عنوان سنبل و نماد زندگی دوباره، برکت، مکنت، سعادت و رفاه تلقی کرده اند. در ترکمنستان یکم و دوم فروردین مطابق با ۲۱ و ۲۲ ماه مارس هر سال به مناسبت عید نوروز تعطیل رسمی بوده و جشن‌های مختلف مردمی در سراسر این کشور برپا می شود.

این جشن در زمان حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی سابق در این کشور ممنوع تلقی می‌شد، اما خوشبختانه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آیین نوروز در این کشور زنده شده است و مردم به گرمی از آن استقبال می کنند.

آیین‌های شاد جشن نوروز در ترکمنستان با افروختن آتش نوروز در منطقه خوش آب و هوای " آنو" در 20 کیلومتری عشق آباد آغاز می‌شود.

برپایی آلاچیق های ترکمنی، نمایشگاه صنایع دستی و مردم شناسی، مسابقه کشتی، سوارکاری، پذیرایی با انواع غذاهای ترکمنی، بازی های بومی، رقص، آواز و ... بخشی از مراسم امسال نوروز در ترکمنستان است.

نصب تاب‌های بسیار بزرگ نیز در این دشت شرایط مناسبی برای گردش مردم و آشنایی دختران و پسران جوان ترکمن فراهم آورده است. بر اساس یک سنت نوروزی دیرپا در ترکمنستان، پس از برپا کردن تاب‌های بزرگ، دختران و پسران جوان ترکمن که لباس‌های نو بر تن دارند، به هنگام استفاده از این تاب‌ها در روز اول بهار، با یکدیگر آشنا می‌شوند.

جشن های نوروز در تمامی شهرها و شهرستان‌های ترکمنستان با شور و شوق فراوان جشن گرفته می‌شود. در ترکمنستان به مناسبت نوروز سه روز تعطیل اعلام شده است.

زنان ترکمن به پخت غذاهای خاصی برای نوروز می پردازند که از آن جمله می توان به نوروزکجه، نوروز بامه و سمنی (سمنو) اشاره کرد.

همچنین بازی های محلی نیز در این میان از رونق بسیاری در بین جوانان ترکمن برخوردار است.

بازی‌هایی نظیر اسب دوانی، پرش برای گرفتن دستمال و کشتی از جمله مسابقاتی است که در بین مردم ترکمنستان ، خصوصا در ایام نوروز عمومیت دارد.

عید نوروز جشن‌ کشاورزانی‌ که‌ آذوقه‌ مردم‌ را تأمین‌ می‌کنند، محسوب‌می‌شود؛ به‌ همین‌ دلیل‌ کشاورزان‌ دامنه‌های‌ کوه‌ "کوپت‌ داغ‌" و همچنین‌ کناره‌های‌ آمودریا، آن‌ را با عظمت‌ خاصی‌ جشن‌ می‌گرفته‌اند، البته‌ این‌ تأثیر به‌ مناطق‌ دامداری‌ نیز رسیده‌است‌.

سبک‌ و شیوه‌ شاعرانه‌ و فلکلوریک‌ رایج‌ در بین‌ ترکمنها به‌ نام‌ (مونجوق‌ آتدی‌) نیز اساساً در ارتباط با نوروز می‌باشد، به‌ این‌ ترتیب‌ که‌ دخترهای‌ جوان‌ (معمولا شبانگاهان‌) جمع‌ می‌‌شوند و در یک‌ کاسه‌ یا ظرفی‌ منجق‌های‌ خود را یک‌ به‌ یک‌ می‌اندازند.

دختری‌ که‌ ظرف‌ حاوی‌ منجق‌ را نگهداشته‌، ظرف‌ را بالای‌ سر دخترها برده‌ و منجق‌ها را با هم‌مخلوط می‌کند و یک‌ بند شعر می‌خواند، آنگاه‌ یکی‌ از منجق‌ها را از ظرف‌ بیرون‌ می‌آورد.

منجق‌ متعلق‌ به‌ هر دختری‌ باشد، معنی‌ آن‌ بند شعر گفته‌ شده‌ را در ارتباط با او قلمدادمی‌کنند.

یعنی‌ بند شعر سروده‌ شده‌ در واقع‌ ندای‌ آن‌ دختر محسوب‌ می‌شود، گویا اینکه‌آرزوها و آمال‌ آن‌ دختر با شعر سروده‌ شده‌ مطابقت‌ دارد.

آشنایی با آداب و رسوم نوروز در بدخشان تاجیکستان

مردم منطقه بدخشان که یکی از استان‌های تاجیکستان، محسوب می‌شود با خانه تکانی باطن و بخشیدن خطاهای دیگران، به استقبال بهار می‌روند.

در بدخشان تاجیکستان، نوروز جشنی انسانی، ملی و مذهبی، جشن خویشاوندی انسان و طبیعت، احیا شدن، سخاوت، مهربانی، عفو و گذشت، غم زدایی و فال نیک گرفتن و آغاز نوسازی‌ها است.

در روستاهای بدخشان نوروز و یا «شگون بهار مبارک»، صبح روز 16 مارس (26 اسفند) با صدای نی و مراسم خانه تکانی آغاز می‌شود. خانه تکانی هنگامی که آفتاب به برج حمل نزدیک و روز چهارشنبه است، انجام می‌شود.

خانه تکانی با 2 جارو که یکی را «پیاده جاروب» و دیگری را «سواره جاروب» می‌نامند، با یکی سقف و با دیگری فرش خانه را تمیز می‌کنند.

هدف از مراسم خانه تکانی این است که به عقیده مردم، انسان باید به استقبال روز نو و سال نو با ظاهر و باطن پاک وارد شود.
در روز اول نوروز، مردم منطقه طبق سنت موسوم به «جاروبندان» و خانه تکانی، جارویی را بسته و با آن به تمیز کردن منزل و حیاط‌های خود می‌پردازند.

در نوروز، زن و مرد لباس نو به تن می‌کنند و شاید یکی از رموز خانه تکانی باطن، بخشیدن خطاهای یکدیگر باشد. خانواده‌ها وسایل خانه را بیرون می‌برند و به تمیز کردن آن می‌پردازند و به امید خوشبختی و برکت روزگار، یک مشت آرد را به روی ستون‌های خانه می‌مالند.

رمز خانه تکانی در بدخشان در تمیز کردن منزل از آفت‌های سال گذشته برای استقبال از سال نو است.

پس از تمیزی منزل، اعضای خانواده یکی یکی با ندای شگون بهار مبارک، وارد خانه می‌شوند. کدبانو با جواب «بر روی شما مبارک»، به کتف راست وارد شوندگان کمی آرد می‌پاشد. بچه‌ها در روز اول نوروز، با مراسم شال اندازی، هدیه‌های نوروزی می‌گیرند.

«کیلاغوزغوز» پیک بهار

پس از خانه تکانی، اعضای خانواده یکی یکی با ندای «شگون بهار مبارک» و با در دست داشتن « گفورچاک» (غنچه گل کاری شده بید یا غلغله) که آن را «آرچای نوروز» می‌نامند، وارد خانه می‌شوند.

کدبانو در پاسخ به ندای به روی شما مبارک به کتف راست وارد شوندگان، مشتی از آرد می‌پاشد و گفورچاک یا غلغله نوروز را از دست آنها گرفته، در بالای سقف خانه نصب می‌کند این نشانه‌های نوروزی تا نوروز دیگر در خانه می‌ماند. بچه‌ها در روز آغاز نوروز با اجرای مراسم شال اندازی و یا کیلاغوزغوز، هدایای نوروزی را جمع می‌کنند.

کیلاغوزغوز نام پرنده‌ای است که به هنگام بهار از کشورهای گرم به پامیر می‌آید و آن را «سفیر» یا «پیک بهار» می‌نامند. بچه‌ها بی‌صبرانه غروب آفتاب را انتظار می‌کشند، همچون سیل پرندگان سفیر بهار، بر فراز بام‌ها می‌روند و جلوتر از همه، رسم سکوت خانوادگی را پیش از سال نو، که چند ساعتی به آن مانده و «پیچرامچ» نامیده می‌شود را می‌شکنند.

بچه‌ها با انداختن شال از روزنه خانه، به داخل آن، شعر نوروزی می‌خوانند و از صاحبخانه کلوچه و انواع شیرینی و پول هدیه می‌گیرند.

شب، اهل خانواده سر سفره طعام نوروزی جمع می‌شوند. در دهات دوردست، «باج یک»، نوعی طعام مخصوص نوروز از باقلا و کله پاچه گوسفند، آماده می‌کنند.

در روستای «وخان» رسم است که روز نوروز با جوشیدن چشمه، هر کس تلاش می‌کند تا بیش از دیگران از چشمه با کوزه یا سطل، آب بردارد زیرا به باور مردم به خانه چنین شخصی، رزق و روزی بیشتری وارد می‌شود و خیر و برکت خانواده افزایش می‌یابد.
همچنین چون در اکثر دهات، چشمه‌های آب گرم وجود دارد، مردم در این روز خود را در آب چشمه می‌شویند.

«آرچای نوروز- شاخه بید»

ساکنان بدخشان معتقدند که آیین‌های باستانی نوروز بیشتر از همه در بدخشان باقی مانده‌اند. در اینجا به خاطر تزئین خانه در سال نو حتی آرچای نوروزی را تهیه می‌کنند، آرچای سفید نوروزی از شاخه بریده نشده بید آماده می‌شود.

هرچند در بدخشان، استادان چیره دست زیادند اما آماده کردن آرچای نوروزی مهارت مخصوص می‌خواهد و چنین استادانی، انگشت شمارند.

به استقبال بهار و نوروز، استاد با استفاده از قیچی تیز و ناخنکی چوبین، که در نوک قیچی زده می‌شود، از چوب بید آرچای نوروزی آماده می‌کند.

آرچای نوروزی، سفید است و نمود آن خوشه‌های پربار گندم را به یاد می‌آورد، رمز حاصل فراوان و ساعت خوشبختی را به یاد می‌آورد.
ساکنان روستای «اتخوری» ناحیه «شغنان» می‌گویند که آنها آرچا و یا غلغله نوروزی با رنگ سبز قرمز می‌گذاشتند و آن با آرچای همشه سبز حقیقی شباهت پیدا می‌کند.

نوروز در بدخشان به نام‌ «شاگون» (گامون) یاد می‌شود و مردم بدخشان هنگام تهنیت و شادباش به همدیگر، شگون بهار مبارک می‌گویند.

غذاها و بازی‌های نوروزی

«سومانک»، «کاچی»، «بات یا حلوا»، «شیروگان»، «باچ یا دلیا»، معمول‌ترین غذاهای نوروزی در بدخشان است. بیشتر غذاها از گندم، آرد و شیر تهیه می‌شود.

 

یکی از بازی‌های نوروزی کودکان در بدخشان، «کیلاغوزغوز» یا «تالاب - تالاب» است، کودکان روسری‌ها را به دست گرفته به بام‌های خانه‌ها می‌روند و از روزنه آن را به درون خانه می‌اندازند آنها سرودهای ویژه می‌خوانند که صاحبخانه با شنیدن آن باید در روسری این کودکان شیرینی ببندد.

همچنین در بدخشان، بازی‌های نوروزی از جمله، «لاش»، «الوان چاک»، «وجول بازی»، «سنچیک یا کالبازی»، «کبک جنگ»، «خروس جنگ»، تخم مرغ بازی و امثال این‌ها، معمولا در روزهای نوروزی برگزار می‌شوند.

«نوروز، روز مخصوص کشاورزان»

از سوی دیگر نوروز در بدخشان، روز مخصوص کشاورزان است آن‌ها در این روز یک جفت گاو نر را به مزرعه می‌برند بر زمین دانه می‌پاشند و شخم می‌زنند.

منظور از این کار فال نیک گرفتن است یعنی پس از تحمل سردی زمستان که به خصوص در این منطقه طاقت فرسا است از مزرعه خویش حاصل فراوان و از آسمان فیض و احسان طلب می‌کنند.

«سرجفتی» یکی از مراسم رایج نوروز در بدخشان است که براساس آن یک جفت گاو نر با ساز و سرود، سر زمین برده می‌شوند و کشاورزان با سردادن سرود «یک دانه هزار و از هزار بی‌شمار»، نخستین بذر را می‌پاشند.

اما در برخی از محلات دیگر مانند «وخان» در نوروز با دعا، گوسفند، بز، گاونر و یا حیوان دیگر را به خانه درآورده، پس از این که به صورت این حیوانات مشتی از آرد و «ششپ طعام» مخصوص که از آمیختن مغز زردآلو، یخ و شیر آماده می شود، آنها را سیر می‌کنند.

در این منطقه سننی مثل آتش افروزی و «علوپرک» نیز رایج است. هنگام آتش افروزی اشغال خانه را جمع آوری کرده در آتش می‌سوزانند.

علوپرک رسمی است که پس از افروختن آتش، اجرا می‌کنند و از بالای آتش می‌پرند و می‌گویند، «سرخی تو از من و زردی من از تو».

حتی اگر در این روز در یک خانواده بدخشانی کودکی به دنیا بیاید، والدینش او را نوروز می‌نامند. مردم به تهنیت آن‌ها می‌آیند و می‌گویند شگون بهار مبارک.

در مجموع در بدخشان، نوروز جشنی انسانی، ملی و مذهبی، جشن خویشاوندی انسان و طبیعت، احیا شدن، سخاوت، مهربانی، عفو و گذشت، غم زدایی و فال نیک گرفتن و آغاز نوسازی‌ها است.

آشنایی با سفره هفت‌ سین

سفره هفت سین از جلوه‌های اصیل نوروز خصوصاً در میان خانواده‌های ایرانی است. در سفرهٔ هفت سین معمولاً هفت جزء یا بیش‌تر که با حرف سین آغاز می‌شوند قرار می‌گیرد.

هفت‌سین سفره‌ای است که ایرانیان هنگام نوروز می‌آرایند. این سفره ممکن است روی زمین یا روی میز گذاشته شود. اعضای خانواده معمولاً لحظهٔ تحویل سال را در کنار سفرهٔ هفت‌سین می‌گذرانند. بعضی سفره را در مدت سیزده روز نوروز نگه می‌دارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه را به آب می‌دهند.
اگر چه سفره هفت سین از جلوه‌های اصیل نوروز خصوصاً در میان خانواده‌های ایرانی است اما ریشه مشخصی درباره آن وجود نداردو روایت‌های متعددی در این زمینه مطرح است.

سین‌ها
در سفرهٔ هفت سین معمولاً هفت جزء یا بیش‌تر که با حرف سین آغاز می‌شوند قرار می‌گیرد که معمولاً از مجموعهٔ زیر انتخاب می‌شوند: سیر، سیب، سبزه، سنجد، سرکه، سمنو، سماق، سنبل، سکه، سپند، سپستان، سوهان، سوسن، سرمه، سنگک، سبزی، سیاهدانه. از این سین‌ها (و نیز اجزاء دیگر این سفره) معمولاً به نماد مفاهیمی چون نوزایی، باروری، فراوانی، ثروت، و مانند آنها یاد می‌شود.
سبزه از اجزای اصلی سفره شمرده می‌شود و معمولاً از گندم، یونجه یا عدس سبز شده است که ممکن است بر کوزه سبز کنند. از دیگر اجزای خاص‌تر این سفره می‌توان از سمنو و سنبل نام برد که در مواقع دیگر سال کم‌تر حضور دارند.
سایر اجزاء

مرسوم است اجزاء دیگری هم در سفره چیده می‌شود. این اجزا ممکن است برای زینت یا کامل کردن مجموعه باشند. از جملهٔ این اجزاء می‌توان از آینه، قرآن کریم، دیوان حافظ و شاهنامه فردوسی، شمعدان، تخم‌مرغ، میوه، گل، شیرینی، آجیل، نان، شیر، ماست، پنیر، گلاب، عسل، شکر، تنگ یا کاسهٔ آب، بید مشک، بادبزن و سبزی خوردن نام برد.

برخی بر این باورند که سکه که نماد "دارایی" و آب که نماد "پاکی و روشنایی" است بهتر است در کنار هم قرار گیرند و سکه را درون ظرفی از آب سر سفره می‌گذارند. یا به امید ازدیاد ثروت، سکه را بر آینه می‌گذارند.

برگرفته از ویکی‌پدیا