همه در زندگی مشکلاتی داریم که همیشه در حال مبارزه با آنها هستیم و از وجودشان گله داریم. اما تعریف مشکل چیست و شما خودتان چگونه مشکلاتتان را تعریف میکنید؟
مشکل را میتوان روبهروشدن با چالشی خاص تعریف کرد که هنوز نتوانستهایم راهحل مناسبی برای آن پیدا کنیم.مشکلات میتوانند به طور عینی قابل رویت باشند؛ مانند مشکلات مربوط به همکاران یا مدیر در محل کار؛ یا اینکه جنبه عاطفی داشته باشند مثل احساس گناه به خاطر نرفتن سرکار یا جلسه امتحان. اما مشکلات عینی و عاطفی معمولا با هم تداخل پیدا میکنند.
فردی که کارش را از دست داده دچار ناراحتی و گاه افسردگی میشود و خود را فردی شکست خورده میداند و درنتیجه بیمیلی او در جستوجو برای یافتن کار، این تصور را تقویت میکند. این مثال نمونهای از بروز مشکل است؛ یعنی با اتخاذ راهحلی، بر مشکلات اولیه فرد افزوده میشود؛ اما این در حالی است که تجربه درونی فرد احتمالا به او میگوید که در آن شرایط، واکنش درستی نشان داده است.
در اینجا در خصوص مدیریت استرس و حل مشکلات، 2روش مهم پیشنهاد میشود:ساختن با مشکلات و نوع دیگر کنار آمدن با هیجانات عاطفی. در سازش با مشکلات باید با موقعیتهای پرتنش مقابله کرد؛ طوری که بتوان باعث تغییر و اصلاح آنها شد که در موارد احساسی و عاطفی هم رنج و غم تابع این وضعیت میشود.
اگر موقعیت و شرایط تغییر ندادنی را درنظر بگیریم، پذیرش حالت احساسی و هیجانی مهمترین راهحل است.در این روش باید به فرد کمک کرد تا طرز فکر خود را در مورد آن موقعیت تغییر دهد؛ مثلا فرد به این نتیجه میرسد که از دستدادن شغلش بخشی از واقعیتها در مورد نوع کار اوست، این وضع ممکن است برای هرکسی پیش بیاید؛ بدینترتیب خودش را مقصر و ضعیف نمیداند.
گام اول، کنترل احساسات
برای اینکه بتوانید درست فکر کنید و در نتیجه به خوبی از عهده مشکلات برآیید باید ابتدا روی احساسات خود کنترل داشته باشید. کنترل احساسات، کلیدی حیاتی برای کنترل فشارهای روحی است. برای دستیابی به این امر باید عقاید و نظراتی را که به طور کلی باعث به وجود آمدن واکنشهای احساسی و رفتاری شما در برخورد با واقعیتها میشوند تغییر دهید یا آنها را اصلاح کنید.
مشکلات را میتوان در چندین مرحله بررسی و حل کرد؛ شناسایی مشکل (من از چه چیزی ناراحتم؟)، انتخاب هدف (چه چیزی میخواهم؟)، پیدا کردن روشهای مختلف (چه کاری میتوانم بکنم؟)، بررسی احتمالات و پیامدها(چه پیش میآید؟)، تصمیم درست و به موقع بگیرید (چه تصمیمی بگیرم؟)، کارتان را به مرحله اجرایی بگذارید (چگونه عمل کنم؟)، ارزیابی صحیحی از موقعیت خود داشته باشید (چه نتیجهای میگیرم؟).
مراحل حل مشکل
مری شغل خود را ترک کرد تا بتواند کار بهتری پیدا کند ولی بعد از اینکه مهارت جدیدی آموخت، نتوانست کار مناسبی پیدا کند. او میخواست قبل از اینکه دوره آموزشیاش تمام شود، کار جدیدی را آغاز کند. او دوست داشت با موفق شدن در کار جدید، مطمئن شود که تغییر شغلش واقعا بجا بوده است!
مری میدانست که اعتمادبهنفس و موفقیت به احتمال زیاد بعد از اینکه مدتی در این کار تلاش کند، حاصل میشود، نه قبل از آن؛ اما چون تضمیمی برای این موفقیتها نبود احساس میکرد اعتماد لازم را به خود ندارد تا بتواند پیشرفت کند.
مری دائم خود را سرزنش میکرد که شاید نباید کارش را تغییر میداد و به تدریج امیدش را برای موفقیت در کار جدید از دست میداد. او وقتی میدید پیشرفت دیگران بیشتر از اوست با خود میگفت: «چرا من نمیتوانم موفق شوم؟» اما آیا بهتر نیست در چنین مواقعی یاد بگیریم مشکلات را به گونه دیگری مطرح کنیم تا دیگر غیرقابل حل به نظر نرسند و در عوض بتوانیم مشکل را حل کنیم و پیروز شویم؟
بهتر است ابتدا نقاط قوت، تواناییها و مهارتهای خود را در زمینه حل مشکل شناسایی کنیم. اما اگر نمیتوانیم آنها را به خوبی تشخیص دهیم، بهتر است اهداف خود را بیان کنیم و سپس مشخص سازیم که چه چیزی مانع میشود تا نتوانیم به آنها برسیم.فراموش نکنید برای رسیدن به اهداف خود باید به صورت مشخص و جزئی آنها را بیان کرد تا بتوان میزان پیشرفت را هم به تدریج مشاهده کرد.
از هدفهای کلی، مبهم و غیرواقعبینانه پرهیز کنید. همچنین اهداف باید در حیطه کنترل شما باشند (طوری نباشد که نتوانید آنها را کنترل کنید). مثلا «همکارم باید بیشتر کار کند و تمام مسئولیتها را بردوش من نگذارد!» این هدف در واقع مسئولیت دستیابی به هدف را منوط به همکاری میکند که همیشه از زیرکار شانه خالی میکند و با شما همکاری نمیکند!
هدفی که در این مورد میتوانید برای خود تعیین کنید میتواند به این صورت باشد: «میخواهم یاد بگیرم صریح و قاطع باشم تا بتوانم با دیگران درباره مشکلاتی که برایم پیش میآورند صحبت کنم و با همدیگر تغییرات لازم را به عمل آوریم.»
در مرحله بعد شما میتوانید به راهحلهای مختلفی که پیشرو دارید به خوبی توجه کنید و بهترین آنها را برگزینید. اگر شروع کردن این کار برای خودتان سخت است، میتوانید از دوستانتان بخواهید که راهحلهایی را به شما پیشنهاد بدهند و پس از آن پیامدهای ناشی از هر تصمیم را هم به خوبی بررسی کنید. در این مرحله باید مزایا و مضرات همه راهحلهایی را که در ذهن خود دارید به خوبی بررسی کنید تا مطمئن شوید بهترین راه کدام است.
بعد از اینکه تمام مراحل تصمیمگیری را پشتسر گذاشتید، حالا باید آن را اجرا کنید و مطمئن باشید که موفق خواهید شد و به خود و انتخاب خود نیز اعتماد و اطمینان کافی داشته باشید.اما یک چیز را فراموش نکنید و آن این است که اگر میخواهید گام درستی برای مبارزه با مشکلات خود بردارید. فراموش نکنید که تصمیمگیری همواره با ریسککردن و احتمال وجود خطر و کسب تجربه توام است.
در واقع خطر کردن نشانه سلامت روانی است؛ زیرا شخصی که اینگونه عمل میکند، نشان میدهد که دوست دارد به اهداف بلندپروازانه خود برسد، از شکست و بدشانسی نمیترسد و میخواهد زندگی پرماجراتری داشته باشد و خود را در زندگی محدود نکند. باوجود این توجه داشته باشید که منظور این نیست که خطر کردن همیشه مثبت و مطلوب است بلکه این بدینمعناست که در هر موردی که میخواهید خطر کنید، خوب به همه جوانب آن فکر کنید.
تصمیمگیری سریع!
یکی دیگر از چیزهایی که در مورد تصمیمگیری مهم است این است که همه ما دوست داریم بتوانیم سریع تصمیم بگیریم!
معمولا از سریع تصمیمگرفتن به عنوان خصوصیتی مثبت یاد میشود، مانند افرادی که میتوانند در شرایط بحرانی خیلی روشن و سریع فکر کنند یا وقتی تصمیمی گرفتند تا آخر کار پای آن بایستند.
اما تصمیمگیری سریع همیشه هم درست از آب درنمیآید البته روشهای تصمیمگیری افراد با هم فرق میکند(مثلا برخی محتاطانه و بعضی نسنجیده و تحریک شده تصمیم میگیرند) و به عبارت دیگر، افراد در شرایط مختلف روشهای متفاوتی را اتخاذ میکنند؛ مثلا شاید شما در مورد تصمیمهایی که مربوط به شغلتان میشود، منطقی باشید اما در قضاوت درباره مردم به گونهای دیگر رفتار کنید یا همچنین در مورد فرزندانتان نیز به شیوهای دیگر.
تصمیمگیری کاری تحلیلی و خلاقانه است. خلاقیت شامل فرایندی است که تفکر متفاوت نامیده میشود. تفکر متفاوت به معنای قبول ریسک هنگام فکر کردن است، به گونهای که شاید طرز فکر شما مغایر با منطق باشد، به نظر دیگران درست نباشد و بیمعنی جلوه کند. بنابراین تفکر خلاقانه اغلب بیانگر کنار گذاشتن موقتی تفکر عاقلانه است تا در فکر شما ایدههای جدیدی بتوانند ظهور کنند و دیدگاههای جدیدی پدید آیند.در واقع تغییر کردن، در گرو مخاطره کردن است.
خطر کردن به شما امکان میدهد تا به خود اعتماد کنید و باوجود تمام مشکلات، خودتان را باور داشته باشید. امیدتان را از دست ندهید، از اشتباهات خود تجربه بیندوزید و شانس و امکان رسیدن به اهداف مهم را فراهم کنید.تردید در تصمیمگیری جلوی خطر کردن را میگیرد و تصمیمگیری نسنجیده شما را از خطر کردن و جسور بودن میترساند.البته منافع و مضرات هرکاری باید به دقت بررسی شود. در تصمیمگیری باید خلاق بود. بنابراین باید تمام جنبههای کار را بررسی کرد و به اصطلاح بدون ترس و دودلی دل را به دریا زد.
Friday Magazine
ترجمه: یکتا فراهانی
رعایت نکات زیر موجب استحکام و تقویت این روابط خواهد شد که شما نیز با رعایت دقیق این امور مىتوانید به هدف خود نائل آیید:
الف) رفتارهایى که باید انجام گیرد
1- همدردى واقعى و عملى،
2- بخششهاى مالى و عفو و گذشت و حتى بر زبان نیاوردن آنها،
3- یکرنگى،
4- مدافع حقوق او بودن در حضور و در زمان عدم حضور او،
5- کمتوقع بودن،
6- اظهار نمودن دوستى و محبت خود با زبان و عمل،
7- فروتنى در برابر او،
8- پرهیز از مجادله و بگومگوهاى بىثمر و حتى برخى بگومگوهاى باثمرى که موجب رنجش خاطر مىگردد،
9- گوش فرادادن به حرف او و شنونده خوب بودن،
10- پوشیدن اسرار او،
11- بردبارى در برابر ناملایمات و لغزشهایى که از او صادر مىشود،
12- شاد کردن او،
13- هدیه دادن به مناسبتهاى مختلف به ویژه مناسبتهایى که براى او اهمیت دارد،
14- دعا کردن در حق او،
15- پرهیز از ملامت و سرزنش علنى و غیرعلنى و حتى برخى انتقادهایى که موجب ناخرسندى او مىگردد،
16- وفادارى،
17- تعهد و عهد و پیمان و وعدهها،
18- رعایت ادب و احترام و آداب اجتماعى،
19- دوراندیشى و خیرخواهى،
20- کوشش در جلب محبت و علاقه او به هر شکلى مشروع و ممکن.
ب ) رفتارهایی باید از آن پرهیز نمود
- سخن چینى در حق او،
- خیانت به سخن، حرف، خود او،
- ستم نمودن،
- اتهام بستن،
- تندخویى و بداخلاقى،
- خست به خرج دادن،
- اعمال سلیقههاى فردى و شخصى،
- دروغ گفتن،
- خلف وعده،
- عیبجویى نمودن.
در قرآن کریم پدیدههای گوناگونی در جهان هستی نشانه وجود خداوند دانسته شده است و به مخاطبین گفته شده در آنها درنگ و تأمل کنند تا نشان وجود، قدرت و علم خداوند را در آنها بیابند. برخی از این پدیدههای گوناگون عبارتند از:
الف) نشان وجود خداوند در آفرینش انسان؛
بر اساس آیات «وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ»[1] : «و از نشانههای او این است که شما را از خاک آفرید و سپس شما [به صورت] بشری هر سو پراکنده شدید.» و «وَفِی خَلْقِکُمْ وَمَا یبُثُّ مِنْ دَابَّةٍ آیاتٌ لِقَوْمٍ یوقِنُونَ»[2] : «و همچنین در آفرینش شما و جنبندگانی که در سراسر زمین منتشر ساخته، نشانههایی است برای گروهی که اهل یقینند.»
در این دو آیه آفرینش انسان، موجودی پیچیده که منشأ او خاک است، ازنشانههای خداوند دانسته شده است. مسلماً هر انسانی با درنگ و تأمل در وجود خود مییابد که نظم و هماهنگی شگفتآور و حساب شدهای در وجود او حاکم است و دست قدرتمند عالمی در ساخت و پرورش او دخیل است. عالِم و قادری در پس ماوراء همۀ پدیدههای جهان، انسانها و موجودات کرۀ خاکی وجود دارد که نام آن «الله» است.[3]
ب) نشان وجود خداوند در خواب و بیداری؛
بر اساس آیۀ «وَمِنْ آیاتِهِ مَنَامُکُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُکُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یسْمَعُونَ»[4] : «و از نشانههای او خواب شما در شب و روز است، و تلاش و کوششتان برای بهرهگیری از فضل پروردگار (و تأمین معاش) در این امور نشانههایی است برای آنها که گوش شنوا دارند.»
انسان بصورت طبیعی طی شبانه روز نیازمند استراحت و خواب است و پس از مقداری بیداری او مجبور میشود تمام فعّالیتهای جسمی ارادی و قسمت عمدهای از فعّالیتهای فکری خود را تعطیل کند و در استراحتی عمیق فرو رود. در این مدّت دستگاههای بدن فرصت مییابند به بازسازی بدن بپردازند و آمادۀ تلاش و حرکت جدید شوند. بدون شک اگر خواب نبود انسان به سرعت پژمرده و فرسوده و پیر و شکسته میشد و لذا گفتهاند خواب متناسب و آرام، رمز سلامت و طول عمر و نشاط جوانی است. بنابر این با تفکر در پدیدۀ خواب با پیچیدگیهای خاصّ خود و فواید مهمّی که در پی آن است میتوان نشانههای وجود خداوند را یافت.[5]
ج) نشان وجود خداوند در مرگ و زندگی؛
بر اساس آیۀ «اللَّهُ یتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیهَا الْمَوْتَ وَیرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ»[6] : «خداوند، ارواح را به هنگام «مرگ» قبض میکند، و ارواحی را که نمردهاند نیز به هنگام خواب میگیرد. سپس ارواح کسانی را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده نگه میدارد و ارواح دیگران را بازمیگرداند، تا هنگام معینی. در این امر نشانههای روشنی است (از عظمت و قدرت خدا) برای کسانی که تفکر میکنند.»
در این آیه، مرگ و قبض روح برخی از انسانها ـ به خصوص در هنگام خواب ـ و به خواب رفتن و بیدار شدن عدّهای دیگر از نشانههای خداوند برای اهل تفکّر دانسته شده است. کسانی که اهل تفکّرند و در حوادث اندیشه میکنند دست توانای خداوند را در وراء مرگ و زندگی و خواب و بیداری میبینند.[7]
د) نشان وجود خداوند در آفرینش خورشید و ماه؛
بر اساس آیۀ «هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِکَ إِلَّا بِالْحَقِّ یفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ»[8] : «اوست کسی که خورشید را روشنایی بخشید و ماه را تابان کرد، و برای آن منزلگاههایی معین کرد تا شمارۀ سالها و حساب (کارها) را بدانید. خدا اینها را جز به حق نیافریده است و او نشانهها (ی خود) را برای کسانی که میدانند به روشنی بیان میکند.»
در این آیه و آیات مشابه خورشید و ماه نشان وجود و قدرت خداوند دانسته شدهاند. خورشید عالم تاب نه تنها جهان موجودات زنده را گرم و روشن میکند بلکه سهم مهمّی در پرورش گیاهان و زندگی حیوانات دارد. هر حرکت و جنبشی که در کرۀ زمین دیده میشود از برکت تابش نور خورشید است. حرکت بادها، ابرها، امواج دریا و ... همگی از خورشید سرچشمه میگیرد. ماه نیز با سیر منظّم و حرکت دقیقش تقویم بسیار روشن و زندۀ طبیعت است و خلاصه آنکه وجود این دو در آسمان با فوائد بیشمارشان نشان دهندۀ وجود یک دانای تواناست که آنها را برای انسانها و تداوم حیات در کرۀ خاکی نیک و حساب شده آفریده و تدبیر میکند.[9]
هـ) نشان وجود خداوند در آفرینش زمین و آسمان؛
بر اساس آیۀ «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ»[10] : «مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و در پی یکدیگر آمدن شب و روز، برای خردمندان نشانههایی [قانع کننده] است.»
در این آیه بیان شده است که در آسمانها و زمین، و اختلاف شب و روز نشانههایی برای وجود خداوند است که البته این نشانهها را همگان نمییابند بلکه تنها خردمندان آنها را مییابند و از آنها استفاده میکنند. صرف شناخت طبیعت و قوانین حاکم بر آن برای رسیدن به خداوند کافی نیست بلکه باید ژرفاندیش بود و در ظاهر طبیعت و قوانین آن سرگردان نماند و باید از آنها گذشت و آنها را نشانههای وجود خداوند دید.[11]
[1] . روم/ 20.
[2] . جاثیه/ 4.
[3] . برگرفته از کتاب پیام قرآن (خداجویی و خداشناسی در قرآن)، ج 2، ص 61- 68.
[4] . روم/ 23.
[5] . برگرفته از کتاب پیام قرآن (خداجویی و خداشناسی در قرآن)، ج 2، ص 149 - 154.
[6] . زمر/ 42.
[7] . برگرفته از کتاب پیام قرآن (خداجویی و خداشناسی در قرآن)، ج 2، ص 114.
[8] . یونس/ 5.
[9] . برگرفته از کتاب پیام قرآن (اخلاق در قرآن)، ج 2، ص 183- 188.
[10] . آل عمران/190.
[11] . برگرفته از کتاب پیام قرآن (اخلاق در قرآن)، ج 2، ص 157- 164.
نویسنده :برگرفته از کتاب فرهنگ و مفاهیم قرآن
وسعت: دریای خزر، با وسعتی حدود 436000 کیلومترمربع، 1200 کیلومتر درازا و 220 تا 550 کیلومتر پهنا دارد و حجم آب آن افزون بر 77000 کیلومترمکعب است. گودی این دریا در بخش شمالی، 10 تا 12 متر و در بخش میانی تا 770 متر است و گودترین نقطه آن در بخش جنوبـی، تا 1000 متر نیز میرسد (شکل 10-7). سطح آب دریاچه در حدود 26 تا 28 متر (بر حسب سالهای متفاوت) از سطح آب دریاهای آزاد پایینتر است. این دریا از طریق ولگا و همچنیــن کانال ولگا – دن که مجهز به حوضچههای تنظیم سطح آب و برقراری هم ترازی آب است، به طور غیرمستقیم با دریای بالتیک و دریای سیاه ارتباط دارد.
ریختشناسی: بخش شمالی خزر شیب بسیار ملایم دارد. دو بخش میانی و جنوبی، با یک برجستگی زیرآبی به نام برجستگی سرت Syrtدر حد فاصل دماغة باکو و خلیج قره بغاز، با امتداد شمال باختر – جنوب خاور از یکدیگر جدا میشوند. این برجستگی، ادامة بلندیهای قفقاز است و ژرفای آب روی آن از 200 متر تجاوز نمیکند. این برجستگی، مانع جریان آب در سطح دریاچه نیست.حجم آب: بیش از دو سوم حجم آب دریای خزر در بخش جنوبی است. نزدیک به یک سوم از آب در بخش مرکزی و فقط حدود 1/0 درصد به بخش شمالی تعلق دارد.
ابعاد و حجم دریای مازندران: دریای مازندران هیچگونه راه خروج آب ندارد. طول سواحل اطراف این دریا 5580 کیلومتر است که با احتساب سواحل خشکی مربوط جزایر، به هفت هزار کیلومتر میرسد. در این بین در حدود 725 کیلومتر متعلق به ایران. این دریاچه با توجه به اینکه وسیعترین دریاچه کره زمین است اما وسعت آن دائم در حال تغییر است. وسعت این دریاچه در حدود 436 هزار کیلومتر مربع و حجم آب آن در حدود 77 هزار کیلومتر مکعب است و حداکثر حجم ثبت شده از این دریاچه 89600 کیلومتر مکعب بوده و حداکثر عمق آن 1025 متر است و میانگین عمق آن 184 متر است. سطح آب این دریا پایینتر از آب اقیانوسها است و این سطح در حال نوسان است. دریای مازندران دارای کشیدگی در راستای نصف النهاری است و در امتداد شمال جنوب در حدود 1204 کیلومتر طول دارد که گاه تا حدود 1225 کیلومتر نیز می رسد. بیشترین عرض این دریاچه در حدود 566 کیلومتر است و در ناحیه شبه جزیره آپشورون (آبشورون) به 204 کیلومتر میرسد. به همین جهت میانگین عرض این دریاچه در حدود 330 کیلومتر در نظر گرفته می شود.
تقسیم بندی جغرافیایی دریاچه: سطح این دریاچه به سه قسمت تقریبا مساوی تقسیم شده است که به بخش شمالی، میانی و جنوبی تقسیم شده است ولی حجم این سه بخش با هم قابل مقایس نمیباشد. بخش شمالی 29 درصد از سطح را شامل می شود و در حدود یک درصد از حجم را به خود اختصاص داده است. وسعت آن بین 92750 تا 126596 کیلومتر مربع و عمق میانگین آن 6 متر است و حداکثر عمق آن 10 متر و در حدود 20 درصد از محدوده منطقه شمالی کمتر از 1 متر عمق دارد.مرز جنوبی بخش میانی مابین دماغه کولی Kuuli در سواحل ترکمنستان و جزیره Zhiloy درنزدیکی بندر باکو است. مساحت این بخش 36 درصد و حجم آن 35 درصد دریاچه است. وسعت بین 133560 تا 151626 کیلومتر مربع و میانگین حجم آن 26400 کیلومتر مکعب است. میانگین عمق 175 متر و عمیق ترین نقطه منفی 790 متر است. بخش جنوبی نیز 35 درصد سطح دریاچه و 64 درصد از حجم را شامل می شود. عمیق ترین قسمت دریاچه با عمق 1025 متر در این نقطه است. مساحت آن بین 144960 تا 151018 کیلومتر مربع و میانگین حجم آن 48300 کیلومتر مکعب است. میانگین عمق دریاچه در این قسمت در حدود سیصد متر است.
علاوه بر سه منطقه ذکر شده یک منطقه دیگر نیز وجود دارد. خلیج قره بغاز که در پهلوی شرقی دریاچه قرار دارد، عمق میانگین ده متر دارد و وسعت آن پانزده هزار کیلومتر مربع است که معادل سه درصد از وسعت دریاچه است. آب این خلیج در حدود3 تا 4 متر پایینتر از آب دریاچه است. نام این خلیج، ترکی است و معنی آن گلوگاه سیاه و یا گلوگاه سیاه سیری ناپذیر است. علت این نام این است که چون این منطقه خشک و گرم است، آبهایی که از دریاچه وارد می شود تبخیرمی شود و لذا هیچوقت پر نمیشود. این خلیج از طریق یک تنگه باریک به پهنای 110 تا سیصد متر و به طول هشت تا ده کیلومتر با دریاچه ارتباط دارد. در هر ثانیه 200 تا 300 متر مکعب از آبهای دریاچه در این خلیج تبخیرعلاوه بر سه منطقه ذکر شده یک منطقه دیگر نیز وجود دارد. خلیج قره بغاز که در پهلوی شرقی دریاچه قرار دارد، عمق میانگین ده متر دارد و وسعت آن پانزده هزار کیلومتر مربع است که معادل سه درصد از وسعت دریاچه است. آب این خلیج در حدود3 تا 4 متر پایینتر از آب دریاچه است. نام این خلیج، ترکی است و معنی آن گلوگاه سیاه و یا گلوگاه سیاه سیری ناپذیر است. علت این نام این است که چون این منطقه خشک و گرم است، آبهایی که از دریاچه وارد می شود تبخیرمی شود و لذا هیچوقت پر نمیشود. این خلیج از طریق یک تنگه باریک به پهنای 110 تا سیصد متر و به طول هشت تا ده کیلومتر با دریاچه ارتباط دارد. در هر ثانیه 200 تا 300 متر مکعب از آبهای دریاچه در این خلیج تبخیر می شود.
دمای آب: دما در تابستان به تقریب در همه جا برابر است، ولی در زمستان، بخش شمالی دریای خزر (دستکم چهارماه) دمای زیر صفر دارد و یخبندان است، در صورتی که در جنوب آن، هیچگاه یخبندان نمیشود و متوسط دما 9/5 + درجه سانتیگراد است.
تغییرات سطح آب: شواهد تاریخی نشان داده که سطح آب دریای خزر همیشه در نوسان بوده است. اعداد گزارش شده متفاوت است در مجموع به نظر میرسد که بین بالاترین و پایینترین سطح آب، 9 متر اختلاف وجود داشته است. به دلیل وسعت زیاد، تغییرات سطح آب دریا، بر تغییرات آب و هوایی و حتی پستانداران پیرامون اثرگذار است.بالا آمدن سطح دریا یکی از معضلات نواحی پیرامون دریاچه است. در این مورد، عواملی مانند عملکردهای زمینساختی، بالا آمدن سست کره و یا دیاپیرها نمیتوانند اثرگذار باشند، چرا که این گونه پدیدهها در مقیاس میلیون سال عمل میکنند. لذا، در بالا آمدن سطح آب باید عوامل کوتاهمدت طبیعی (مانند چرخههای آب و هوایی، افزایش دمای زمین) و عوامل مصنوعی (جلوگیری از تبخیر در قرهبُغاز، ورود پساب شهرها، تغییر مسیر رودهای بزرگ به داخل دریاچه) اثر عمدهتری داشته باشند.
منابع تأمینکنندة آب خزر: مجموع آبی که سالانه به خزر وارد میشود، حدود 450 کیلومترمکعب است که این حجم آب میتواند سطح دریا را حدود 125 تا 135 سانتیمتر بالا ببرد. ولی در حالت عادی، این افزایش حجم با عمل تبخیر جبران میشود. بیش از 95 تا 97 درصد آب دریای خزر از رودهای ولگا، اُمبا، اورال، کوما، ترک، کورا و حدود 2 تا 3 درصد آن از سفیدرود و اترک تأمین میشود. مجموع آبی که رودها به خزر میریزند، سالانه حدود 350 کیلومترمکعب است که بیش از 76 درصد، آن سهم رود ولگا است.
ترکیب شیمیایی: آب خزر از نوع منیزیم، کلسیم و سولفات است و میزان نمکهای محلول آن بین 12 تا 13 گرم در لیتر است که به تقریب یک سوم شوری آب دریاهای آزاد و اقیانوسهاست. شیرینترین بخش آب دریای خزر مربوط به نواحی نزدیک به مصب رودخانة ولگا و شورترین بخش آن مربوط به خلیج قرهبغاز بوده است که در آن تبخیر بر ورودی آب بر خلیج فزونی دارد.
توان هیدروکربنی خزر: نخستین گزارش مستند در بارة توان هیدروکربنی خزر، به سدة سیزدهم میلادی باز میگردد. نفت، به طور رسمی در سال 1869 از بخش خشکی و در سال 1945 از بخش آبی باکو استخراج شد و تاکنون تعداد 21000 حلقه چاه در مناطق اکتشافی (خشکی و دریا) حفر شده است (موسوی، 1380). جدا از میدانهای نفتی خزر شمالی و خزر میانی، خزر جنوبی یکی از منابع اصلی اکتشاف و تولید نفت و گاز دریای خزر است. در خزر جنوبی، سنگ مخزن اصلی بهرهده Productive Series به سن پلیوسن زیرین – میانی است. سنگ مخزن فرعی آن نهشتههای ماسهای سازند آپشرون به سن کواترنر پیشین میباشد.
اطلاعات هیدرولوژی: آبهای موجود در دریای مازندران از لحاظ حجم، به سه بخش تقسیم میشوند. اولین بخش شامل آبهای منطق شمالی دریاچه، بخش دوم شامل آبهای منطقه میانی و جنوبی و بخش سوم آب موجود در خلیج قره بغاز است که در سواحل شرقی دریاچه واقع شده است. از میان این سه بخش، منطقه دوم از همه بزرگتر است و در حدود 99 درصد آب این دریاچه را در خود جای داده است و دو سوم سطح را نیز شامل می شود. بسیاری از محققان اعتقاد دارند که این بخش از دریاچه، کاسپین واقعی را شامل می شود. شوری آب دریاچه عموما ثابت است و در حال حاضر با کمی افزایش در حدود 12 تا 13 گرم در لیتر است و این عدد شوری معمول این دریاچه است. این بخش از دریاچه شامل بیشترین مقدار از موجودات زنده منحصر به فرد این دریاچه است و باقی مانده ساکنان قدیمی تتیس هستند. عمیقترین نقطه دریاچه نیز در بخش جنوبی قرار دارد و نزدیک به یک کیلومتر عمق دارد. یک سوال در اینجا وجود دارد و اینکه چرا این دریاچه داری آب شور است؟ با وجود اینکه آبهای ورودی به این دریاچه شیرین هستند اما چون این دریاچه باقی مانده از اقیانوس قدیمی تتیس است لذا شوری را از آن آب به ارث برده است. این اقیانوس با سایر آبهای کره زمین ارتباط داشت. این دریاچه در ابتدای جدا شدن از اقیانوس میزان شوری آب آن دستخوش تغییرات اقلیمی بود و با افزایش باران میزان شوری کم و با کاهش آن و تبخیر آب میزان شوری زیاد میشد و پس از پایان دوران یخبندان و ورود حجم زیادی از آب به درون حوضه میزان شوری کمتر از آبهای دیگر شد. در مقابل بخش شمالی فقط یک درصد از کل آب را دارا هست و وسعت آن معادل یک سوم کل دریاچه است. شوری این بخش پایدار نبوده و دائم در حال تغییر است. شوری آب در این منطقه در مقایسه با بخش میانی بسیار پایین است و آنها به دلیل ورود آب رودخانه ولگا است که به تنهایی 80 درصد از آب ورودی به این دریاچه را در اختیار دارد. به دلیل شوری پایین، بسیاری از گونه های خاص دریای مازندران در این بخش دیده نمی شوند و در مقابل بیشتر موجودات آب شیرین در این بخش زندگی می کنند و در بخشهای میانی و جنوبی وجود ندارند. عمق این منطقه در حدود ده متر است و در طول تاریخ زمین شناسی بارها از زیر آب به بیرون آمده است. خلیج قره بغاز کوچکترین سطح و حجم را در میان سه بخش دریاچه دارا است. این بخش را اصطلاحا بخش سوم دریاچه مینامند ولی عملا مساحت آن فقط سه درصد از کل را شامل می شود و حجم آب آن نیز بسیار کم است. عمق این منطقه از عمق دریاچه کمتر است و در ضمن میزان تبخیر در آن بسیار است و به همین دلیل میزان شوری آن بسیار بالا است و شوری آب در حدود 10 تا 20 برابر بیشتر از آب منطقه میانی است و به همین دلیل هیچ کدام از موجودات زنده در بخش میانی و جنوبی در این قسمت زندگی نمیکند و فقط موجودات نمک دوست در آن آب فعالیت دارند. این منطقه در تاریخ زمین شناسی تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است.
جمع آوری شده توسط دکتر محمدی نژاد
در این نوشتار مولف راهکارهایی را جهت ایجاد روابط انسانی بهتر در کلاس و تاثیر گذاری بیشتر و بهتر معلم در برقراری ارتباطات بین خود و دانش آموزان با یکدیگر ارائه میدهد.
1. به هر کسی برای حرف زدن نوبت دهید .از بچه ها بخواهید ،زمانی که یکی از دوستان آن ها صحبت می کند به او احترام بگذارند و به صحبت هایش گوش دهند .
2. پاسخ بچه ها را رد نکنید . به جای آن بگویید (چه کسی می تواند صحبت دوستش را کامل تر یان کند)
3. با دانش آموزاندوست باشید ولی جایگاه خود را نزد آن ها حفظ کنید .زمانی که بچه ها معلم را دوست خود فرض کنند ، حرف شنوی بیشتری خواهند داشت و سعی می کنند کاری انجام ندهند که موجب ناخشنودی او را فراهم آورد.بچه ها از معلم الگو می گیرند و سعی می کنند از خصوصیات اخلاقی و رفتاری وی پیروی کنند . از تنبیه های رفتاری یا کلامی معلم (بی توجهی برای زمانی کوتاه ، اخم کردن ،گفتن کلمات و یا جملاتی مانند_از تو انتظار نداشتم ،از رفتار شما ناراحت شدم ، فکر نمی کردم چنین رفتار ناراحت کننده ای را با دوستانت داشته باشی _) ناراحت و نسبت به درس و مدرسه دل سرد نمی شود ،بلکه سعی می کند رفتار خود را اصلاح کند .
4. هرگز از تنبیه بدنی استفاده نکنید .از تنبیه های نظیر محرومیت و بی توجهی کمتر استفاده کنید و برای حذف رفتارهای منفی ، به تقویت رفتارهای مثبت آن ها بپردازید .
5. سعی کنید در هر صورتی آرامش خود را حفظ کنید.و با صدای بلند صحبت نکنید ،فریاد زدن آخرین و بد ترین تنبیه شما باشد که بعد از اجرای روش های دیگر و عدم موفقیت در آن ها به کار می گیرید.
6. از تشویق به عنوان موثر ترین عامل اصلاح و تقویت رفتار استفاده کنید.
7. محیطی با نشاط ،متنوع و بر انگیزنده ،با روحیه ی کار گروهی برای دانش آموز ایجاد کنید .
8. به ایجاد انگیزه و رغبت برای یادگیری در دانش آموزان قبل از آغاز آموزش توجه کنید.دانش آموزی که نسبت به یادگیری موضوع درسی از خود علاقه نشان می دهد ،کمتر موجب اختلال در تدریس می شود .
9. در مقابل خطاهای دانش آموزان صبور بوده ودر صورت امکان از اشتباه آن ها چشم پوشی کنید .(تغافل)
10. قوانین کلاس را به صورت بیان احساسات به بچه ها گوشزد کنید.برای مثال بگویید ((بچه ها من دوست دارم ،زمانی که درس می دهم همه به من توجه کنید .))
11. قوانین کلاس را توصیف کنید . ((بچه ها ! زمانی که شما با اجازه گرفتن از من صحبت می کنید ،و نه با هم و بدون اجازه ،من بهتر می توانم به حرف شما گوش بدهم .))
12. برای رعایت حقوق دیگران در کلاس امتیازی را در نظر بگیرید .((کسانی که موقع انجام تکالیف درسی نوبت را رعایت کنند و به حقوق دوستان خود احترام بگذارند ، برای بر عهده گرفتن مسئولیت های کلاس در اولویت هستند .))
13. صندوق پیشنهادهای کلاس :هر دانش آموز می تواند گلایه شکایت و پیشنهاد خود را روی کاغذ نوشته و در صندوق بیاندازد تا در پایان هر هفته بررسی شوند .
14. با بچه ها در مورد برخی از فعالیت های کلاس مشورت کنید .((بچه ها دوست دارید چه موضوعی را نقاشی کنید .))
15. سعی کنید خود ، به عنوان الگوی بچه ها ، رفتار و گفتار درستی داشته باشید .
16. به جای فریاد زدن وبلند صحبت کردن ،آرام ،شمرده ولی رسا صحبت کنید .
17. گاهی میز و صندلی خود را رها کرده و برای چند دقیقه در جمع دانش آموزان بنشینید.
18. درباره خطا های کوچک بچه ها ، دور از جمع و به طور خصوصی صحبت کنید .
19. قرار گرفتن معلم در آخر کلاس زمان بی توجهی بچه ها به درس و صحبت کردن با هم را کاهش می دهد.
20. در امر تدریس به تفاوتهای فردی تمام جنبه های رشد کودک توجه کنید .
21. به دانش آموزان با دید مثبت نگاه کنید وبه آن ها مسئولیت بدهید .
22. انعطاف پذیر ، انتقادپذیر و شنونده ی خوبی برای بچه ها باشید .
23. در ارتباط با اتفاقات کلاس عجولانه قضاوت نکنید .
24. در کلاس ، احترام متقابل با دانش آموز را حفظ کنید، آن ها را زیر سوال نبرید .
25. مثبت اندیشیدن و دید مثبت داشتن را در بچه ها تقویت کنید .به هنگام دعوای دانش آموزان ، ضمن توجه به صحبت های آن ها اقدامات زیر را انجام دهید :
26. اطلاعات را در اختیار کودکان قرار دهید. وقتی اطلاعات را در اختیار کودکان قرارمی دهید ، معمولا آن ها خودشان متوجه می شوند چه باید بکنند .
27. منظورتان را با یک کلمه بیان کنید.برای مثال معلم می گوید : (( بچه ها دعوا )
28. توصیف کنید .مسئله و آن چه را می بینید توصیف کنید.
29. هم دردی با کودک و بیان احساسات او . ((حتما تو از دست دوستت خیلی نارا حت هستی ))
30. درباره احساسات خود حرف بزنید .((وقتی شما با هم دعوا می کنید ،من ناراحت می شوم))
31. احساسات خود را با شدت و انتظارات خود را جز به جز بیان کنید .
32. راه جبران خطا را به کودکان نشان دهید و روش مفیدی پیشنهاد کنید .
33. به کودک فرصت بدهید و بگذارید کودک پی آمدها را تجربه کند.
34. اگر قولی به بچه ها می دهید ، حتما به آن عمل کنید و الگوی خوبی برای بچه ها باشید
35. سؤالات و پیشنهادهای بچه ها را جدی بگیرید و با دقت گوش کنید و صحبتشان را قطع نکنید .
36. اجازه ندهید دانش آموزان سؤالات یا پاسخ های دوستشان را مسخره کنند.
رشد آموزش ابتدایی شماره 5 سال 90