آموزگار پایه ششم بوشهر۲

آموزگار پایه ششم بوشهر۲

یادداشت های آموزگار پایه ششم بوشهر
آموزگار پایه ششم بوشهر۲

آموزگار پایه ششم بوشهر۲

یادداشت های آموزگار پایه ششم بوشهر

اسناد ایرانی، یونانی و عربی ـ اسلامی درباره خلیج فارس چه می گویند؟

مقدمه

 « خلیج فارس» نامی است به جای مانده از کهن ترین منابع تاریخی، زیرا این نام از سده های قبل از میلاد و چه بسا دورتر از آن سر بر آورده و با « پارس» و «فارس» که هویتی در اصل متعلق به سرزمین و ملت ایران بوده، گره خورده است. محققاً خلیج فارس را باید یکی از مناطق عمده جغرافیایی و آبی جهان به شمار آورد که از دورآنهای گذشته این عنوان را به خود گرفته و در سال های اخیر به مثابه « مهم ترین بخش جهان» در مرکز توجه همگان قرار گرفته است. ضمن اینکه، این منطقه « مهم ترین» قطب تأمین نفت دنیا در نیمه دوم قرن بیستم بوده و پیش بینی می شود که در نیمه اول قرن بیست و یکم با کاهش و یا پایان ذخایر نفتی سایر نقاط جهان از جمله آلاسکا و دریای شمال، بر موقعیت و جایگاه « راهبردی و ژئواستراتژیکی» این منطقه در تمامی عرصه ها افزوده شود.

 حقیقت این است که، خلیج فارس از جنبه های گوناگون اعم از ظرفیت ها و ویژگی های خاص و بی نظیر اقتصادی، موقعیت ژئواستراتژیکی و ژئوپولیتیکی، بهره مندی از ذخایر عظیم انرژی و سایر منابع زیرزمینی، حضور دائمی قدرت های استعماری و قس علی هذا دارای خصوصیات متمایزی است که جایگاهی ژئواستراتژیکی در مناسبات و معادلات جهانی به آن بخشیده است. به گونه ای که توجه همه بازیگران بین المللی اعم از قدرت های بزرگ و متوسط و حتی شیخ نشین های حاشیه آن را به خود جلب نموده است. کما این که طی سال های اخیر تحرکات موزیانه و طمع ورزانه ای توسط برخی از دولت های عربی  و برخی اراضی شیخ نشین حاشیه خلیج فارس صورت گرفته است، تا با تمسک به تحریف نام و استفاده از عناوین جعلی و بی پایه و بی اساس، این منطقه مهم آبی را که همواره با نام فارس و فرهنگ و تاریخ ملت فارس شناخته شده است، در راستای منافع توسعه طلبانه مصادره به مطلوب نماید.

 موقعیت جغرافیایی- جمعیتی خلیج فارس       

 خلیج فارس، دریای کم عمق و نیمه بسته ای است با مساحت حدود 240 هزار کیلومتر مربع که تقریباً نصف دریای خزر است، در جنوب غربی قاره آسیا و در جنوب ایران قرار دارد. زمین شناسان معتقدند که در حدود 500 هزار سال پیش، صورت اولیه خلیج فارس در کنار دشت های جنوبی ایران تشکیل شد و به مرور زمان، بر اثر تغییر و تحول در ساختار درونی و بیرونی زمین، شکل ثابت کنونی خود را یافت.

 هشت کشور ایران، عربستان، عراق، قطر، بحرین، عمان و امارات متحده عربی که امروز آنها را تحت عنوان کشورهای حوزه خلیج فارس می شناسیم، دارای نوار ساحلی با خلیج فارس هستند. غیر از ایران و عراق، بقیه کشورها عضو « شورای همکاری خلیج فارس» می باشند که بعد از جنگ ایران و عراق تأسیس شد طول سواحل خلیج فارس حدود 3 هزار کیلومتر است، که ایران دارای بیشترین ساحل و عراق دارای کمترین ساحل مشترک با خلیج فارس است. از 3 هزار کیلومتر خط ساحلی 1722کیلومتر آن از آن ایران است.  

 جمعیت کل کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به استثنای ایران، حدود 65 میلیون نفر است، که از کل جمعیت ایران کمتر بوده و اگر مساحت عربستان را که بیشتر شامل صخره هاست از سایر کشورهای حوزه خلیج فارس جدا کنیم، مساحت ایران از کل آنها نیز بیشتر است. همچنین، منطقه خلیج فارس حدود 130 جزیره بزرگ و کوچک مسکونی و غیر مسکونی  دارد، که در این میان جزایر « تنگه هرمز» از اهمیت استراتژیکی برخوردارند.

 پیشینه تاریخی استفاده از عنوان خلیج فارس

 در بیان عظمت نام تاریخی خلیج فارس همین بس که استفاده از این نام قدمتی بیش از ۲۵۰۰ سال دارد و از آن موقع به بعد نیز در اکثر قریب به اتفاق کتاب ها، اطلس‌های جغرافیایی، نقشه‌ها، سنگ نبشته‌ها، نامه‌های تاریخی و کلیه اسناد معتبری که در سراسر جهان مشاهده می‌شود، از نام تاریخی خلیج فارس و یا در زبان‌های مختلف دنیا از نام های مترادف آن نظیر سینوس پرسیکوس، بحر الفارسی، الخلیج الفارسی، دریای پارس و …  استفاده شده است.

 سر آرنولد ویلسون در خصوص سابقه‌ تاریخی نام خلیج فارس در کتابی که سال 1928 منتشر کرد، نوشته است: « هیچ آبراهه‌ای به اندازه‌ خلیج فارس برای جغرافی‌دانان، باستان‌شناسان، زمین‌شناسان، بازرگانان، سیاستمدارن، جهانگردان، پژوهشگران گذشته و حال اهمیت نداشته است. این آبراهه که فلات ایران را از صفحه عربستان جدا می‌کند، از دست کم 2200 سال قبل تا کنون هویت ایرانی داشته است».

 منابع ایرانی

 قدمت خلیج فارس با همین نام، چندان دیرینه است که عده ای معتقدند خلیج فارس گهواره تمدن عالم یا مبدا پیرایی نوع بشر است. چرا که بر اساس مستندات تاریخی فراوانی که شرح آنها در این مختصر نمی گنجد، ساکنان باستانی این منطقه، نخستین انسانهایی بودند که روش دریانوردی را آموخته و کشتی اختراع کرده و خاور و باختر را به یکدیگر پیوند داده اند. اما دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس، قریب پانصد سال قبل از میلاد مسیح و در دوران سلطنت داریوش اول که نخستین ناوگان دریایی جهان را ایجاد کرد، آغاز شد.

 داریوش اول که برای نخستین بار در محل کنونی کانال سوئز فرمان کندن ترعه ای را داد و ناوگان دریایی اش از طریق همین ترعه به دریای مدیترانه راه یافتند. در کتیبه ای که در محل این کانال به دست آمده نوشته شده است: « من پارسی هستم. از پارس مصر را گشودم. من فرمان کندن این ترعه را داده ام از رودی که از مصر روان است به دریایی که از پارس آید پس این جوی کنده شد چنان که فرمان داده ام و ناوها آیند از مصر از این آبراه به پارس چنان که خواست من بود». داریوش در این کتیبه از « خلیج فارس» به نام دریایی که از پارس می آید، نام برده است و این نخستین مدرک تاریخی است که درباره خلیج فارس موجود است.

 منابع یونانی

 در منابع غیر ایرانی نیز اولین بار یونانی ها بودند که خلیج فارس را « پرسیکوس سینوس» یا « سینوس پرسیکوس» که همان « خلیج فارس» است، نامیده اند. از آنجا که این نام برای اولین بار در منابع درست و معتبر تاریخی که غیر ایرانیان نوشته اند، آمده است هیچ گونه شائبه نژادی در وضع آن وجود ندارد. چنانکه یونانیان بودند که نخستین بار، سرزمین ایران را نیز پارسه و پرسپولیس یعنی شهر یا کشور پارسیان نامیدند. استرابن، جغرافیدان قرن اول میلادی، نیز به کرات در کتاب خود از « خلیج فارس»نام برده است. وی محل سکونت اعراب را بین دریای سرخ و خلیج فارس عنوان می کند. همچنین فلاریوس آریانوس، مورخ دیگر یونانی، نیز در کتاب « تاریخ سفرهای جنگی اسکندر» از این خلیج به نام « پرسیکون کیت» که چیزی جز خلیج فارس نیست، نام می برد.

 افزون بر موارد فوق الذکر، نقشه‌ها و اسناد بسیاری نیز تا قرن هشتم توسط دانشمندان و پژوهشگران جغرافیایی نظیر هکاتوس و هرودوت( پدر علم جغرافیا)، هیپارک، کلادیوس بطلمیوس، کراتز مالو، فیثاغورث و ... وجود دارند که برای این منطقه جغرافیای، عنوانی غیر از « خلیج فارس» به کار نبرده اند.

 منابع اسلامی- عربی

 در آثار مربوط به دوره اسلامی و آثار نویسندگان عربی نیز، می توان بیش از 30 کتاب جغرافیایی، تاریخی، ادبی یا کتاب‌های تفسیر اصول اخلاقی و حقوقی، از دانشمندان مسلمان و عرب زبان مورد شناسایی قرار داد، که برای توصیف این منطقه از « خلیج فارس» استفاده کرده اند. از جمله این کتاب‌ها می‌توان به البلدان، تاریخ یعقوبی، المغاری، فتوح الشام، فتح العجم نوشته محمد بن عمر(سال 70 هجری قمری)، تاریخ مقیمی، تاریخ الرسل و الملوک( محمد بن جدید طبری)، تاریخ بلعمی، ابن خردازبه، ابن فقیه همدانی، استخری، مسعودی، مقدسی، ابن حقول، قزوینی، طاهر مروزی، ناصرخسرو، شمس‌الدین دمشقی، قدامه ابن جعفر، ابن یعقوب، ابن رسته، شهریار رامهرمزی، ابن بلخی، ادریسی، بکران خراسانی، یاقوت حمودی، ابوالفداء، نوبری، جووینی، حاجی خلیفه( چلبی)، جورجی زیدان نام برد،  که همگی به اتفاق از نام « خلیج فارس» و عناوین مترادف با آن در کتاب‌هایشان از سال 207 هجری قمری به بعد برای توصیف این منطقه استفاده کرده اند. گذشته از متقدمان نامبرده می توان از نویسندگان عرب متأخر نیز نام برد، که در آثار خود از نام « خلیج فارس» بدون کم و کاست یاد کرده اند.   

 منابع حقوقی- معاهده ای و اطلس ها

 استفاده از عنوان خلیج فارس را نمی توان تنها محدود به منابع ایرانی و غیرایرانی و همچنین منابع تاریخی کرد، بلکه افزون بر آنها منابع متعددی نیز در زمینه حقوقی، معاهده ای و قراردادی وجود دارند که در تمامی آنها از عنوان خلیج فارس برای این منطقه استفاده شده است. در این راستا، از سال 1507 تا 1960 میلادی دست کم می توان 10 معاهده منعقد شده میان کشورهایی نظیر کویت، عربستان، عثمانی، عمان، امارات متحده، به زبان انگلیسی و عربی را مورد شناسایی قرار داد، که از نام خلیج فارس استفاده شده است. از آن جمله می توان به « معاهده عمومی السلام» میان شیوخ عربی، معاهده ممنوعیت فروش برده 1947، معاهده دائمی صلح 1853 که به امضای شیوخ امارات سواحل عربی خلیج فارس رسیده است، معاهده 1856 تجارت برده، قرارداد استقلال کویت و معاهد تعیین مرزهای عراق و کویت در 1996 اشاره کرد.

 همچنین، سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای بین المللی و تخصصی دیگر نیز نام خلیج فارس را همچنان نام اصلی و معتبر دانسته و تغییر نام خلیج فارس را نپذیرفته‌اند، که در این مورد نیز اسناد فراوانی موجود می باشد. افزون بر موارد مذکور کلیه‌ نقشه‌ها و اطلس‌های مهم تاریخی چه متعلق به دوره‌ معاصر و چه متعلق به قرون پیشین نیز برای درج عنوان این منطقه از خلیج فارس استفاده نموده اند. حتی در نقشه‌های ارائه شده توسط کشورهای عربی به دیوان بین‌المللی دادگستری برای رفع مسائل مربوط به ادعاهای مرزی نیز به نام خلیج فارس اشاره شده است.

 جالب است که از میان 6000 نقشه تاریخی موجود منتشر شده تا سال 1890 فقط سه نقشه به نام‌های جعلی خلیج فارس اشاره می‌کنند. این در حالیست که بیش از 200 کتاب تاریخی و جهانگردی از دوران ایراستوس تا هرودوت تا استخری و ابن حوقل موجود است، که همگی این شریان آب را خلیج فارس نامیده اند.

 سابقه جعل عنوان خلیج فارس

 درباره نام « خلیج فارس» تا اوایل دهه 1960 میلادی هیچ گونه بحث و جدلی در میان نبوده است و همچنانکه اشاره شد در تمامی منابع اعم از عربی و غیرعربی و اروپایی و آسیایی و آمریکایی و حتی دایره المعارف ها و نقشه های جغرافیایی موجود در گوشه و کنار جهان، برای توصیف این منطقه از عنوان « خلیج فارس» در تمام زبان ها استفاده شده است.

 اما اصطلاح  مجعول « خلیج عربی»، برای نخستین بار از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس درخلیج فارس به نام « سر چارلز بلگریو» عنوان شده و در واقع او بوده است که در راستای سیاست های فتنه انگیزانه و توسعه طلبانه انگلیس، به قصد « تفرقه» بین ایران و کشورهای عرب و بهره برداری از این تفرقه، این تخم لق را در دهان اعراب شکسته است. سر چارلز بلگریو که بیش از 30 سال نماینده سیاسی و کارگزار دولت انگلیس در خلیج فارس بوده است، بعد از مراجعت به انگلستان در سال 1966 کتابی درباره سواحل جنوبی خلیج فارس منتشر کرد و در آن برای اولین بار نوشت که عرب ها ترجیح می دهند « خلیج فارس» را « خلیج عربی» بنامند. این نماینده قطعاً قبل از انتشار کتاب و مراجعت به انگلستان در تماس با مقامات امارات جنوبی خلیج فارس این فکر را به آنها القا کرده است و تصادفی نیست که بلافاصله پس از انتشار کتاب « سر چارلز بلگریو»  که نام قبلی سواحل جنوبی  « خلیج فارس» یعنی  « ساحل دزدان» را بر روی کتاب خود نهاده، اصطلاح « الخلیج العربی» در مطبوعات کشورهای عربی رواج پیدا کند و در مکاتبات رسمی به زبان انگلیسی نیز اصطلاح « آرابیان گولف» جایگزین اصطلاح معمول و رایج قدیمی پرشین گلف می شود.

 بعدها در دهه 1980 آمریکایی ها هم به پیروی از آنها از تبدیل « خلیج فارس» به « خلیج آمریکایی!» سخن گفتند.. از نظر آمریکایی ها و اروپایی ها این منطقه شریان حیاتی غرب در منطقه استراتژیک غربی و حوزه منافع ویژه است، لذا اگر قادر باشند « خلیج فارس» را به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تسلط خود در می آورند.

  جمع بندی

 در مورد نام خلیج فارس همچنان که از اسناد تاریخی بر می آید و در منابع تاریخی هم هست و حتی در قرار دادهای منعقده بین المللی نیز وجود دارد، این منطقه از همان ابتدا و از دوران های گذشته تحت عنوان خلیج فارس(Persian Golf)  بوده است. در حالیکه، امروز کشورهای غربی و عربی و عده ای که اطلاع تاریخی از موضوعات و مسائل ندارند و مبدأ را همان تاریخ و مقطع زمانی که خودشان آمده و مستقر شده اند، قلمداد می کنند، در صدد جعل عناوین جغرافیایی شناخته شده هستند.

 کشورهایی که حتی برخی از آنها سابقه تأسیس شان به 40 سال هم نمی رسد، تلا ش گسترده ای به کار می برند تا یک نام جعلی را که همان خلیج عربی و فاقد استنادات تاریخی و استدلال های منطقی است، برای خلیج فارس در نشست ها منطقه ای و کنفرانس های بین المللی به کار گرفته و تثبیت کنند. « خلیج عربی» عنوانی است که برای اولین بار توسط انگلیسی ها به کار برده شد. بدین صورت که، یک انگلیسی در بحرین در دهه 1960 کتابی در مورد خلیج فارس نوشت، که در آن اولین بار خلیج عربی را مورد استفاده قرار داد و بعدها اتحادیه عرب در یکی از جلساتش این نام را تحت عنوان یک مصوبه مورد تصویب قرار داد! بنابراین، تا قبل از 1960 از اصطلاح کاذبی تحت عنوان خلیج عربی خبری نبود و بعد از این سال برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با نظر مساعد قدرت های استعماری این عنوان جعلی را وارد ادبیات سیاسی و جغرافیایی جهان نمودند.

 این یک قاعده طبیعی حقوقی و سیاسی است که نام دریاها را از کشورهایی که اطرافش هست می گیرند و با اشاره به اینکه ایران مهمترین و بزرگترین کشور حوزه خلیج فارس است و بیشترین خط مرزی را یعنی نزدیک دو سوم خطوط ساحلی را با خلیج فارس دارد و با استناد به کتب تاریخی، جغرافیایی و سیاسی و نقشه ها و دایره المعارف های معتبر جهانی که از قرن ها پیش به جای مانده اند، از ابتدا این منطقه نام « خلیج فارس» را داشته است. جالب اینکه شیخ نشین های اطراف خلیج فارس نیز در قراردادهای تحت الحمایه ای که با انگلیس داشتند، عنوان و نام خلیج فارس را به کار بسته اند. سازمان ملل و سایر رژیم های حقوقی و قراردادهای بین المللی از جمله حقوق دریاها، نیز اعلام کرده اند که غیر از عنوان خلیج فارس نام دیگری را نمی شناسند.

منبع

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.