آموزگار پایه ششم بوشهر۲

آموزگار پایه ششم بوشهر۲

یادداشت های آموزگار پایه ششم بوشهر
آموزگار پایه ششم بوشهر۲

آموزگار پایه ششم بوشهر۲

یادداشت های آموزگار پایه ششم بوشهر

جنبه های هویت انسان


هویت حیاتی
در « طبقه بندی ابعاد روان » توسط علی علیه السلام مفهومی تحت عنوان « روح عامل حیات » یا « روح البدن » مطرح شده است که خود « هویت حیاتی » انسان را به وجود می آورد. روح عامل حیات ناشی از وجود حیات در اسپرماتوزوئید و اوول است که پس از لقاح جنین انسان را به وجود می آورد که پس از طی مراحلی دارای روح می باشد. این واقعیت توسط امام سجاد علیه السلام مورد تاکید قرار گرفته است . باتوجه به کامل شدن ساختمان جنین در پایان چهار ماهگی روح عامل حیات که می توان از آن به « روح نباتی » تعبیر کرد تکامل می یابد و نیروی جدیدی در او شکل می گیرد که قدرت حیات و امکان تعقل به صورت بالقوه در او به وجود می آید. امام سجاد علیه السلام اعلام می فرماید که اگر جنین در چهار ماهگی که قدرت حیات مستقل یافته توسط کسی سقط شود باید دیه یک انسان کامل را بپردازد. در نتیجه می توان استنباط نمود که هویت حیاتی او شکل گرفته است و این هویت تا آخرین لحظات حیات حتی در صورت ابتلای به زوال عقل باقی می ماند. و تمام مقررات مربوط به حفظ حرمت هویت انسان در مورد او باید مراعات گردد.

باید بین « شخص » و « شخصیت » فرق قائل شد. وقتی در قرآن مجید و سیار متون اسلامی با عنوان های « انسان » « بشر » « بنی آدم » « ناس » « مر » و « مرئه » و ضمایر مربوط به آن ها مطرح می شوند منظور « شخص » می باشد. انسان در داشتن اختیار مجبور است و حق انتخاب دارد و وقتی « انتخاب » خاصی را نمود دارای « شخصیت » مربوط به انتخاب خود می گردد و فرمول زیر قابل دفاع است :

شخصیت = انتخاب + شخص

شخصیت شامل عنوان هایی مانند مومن منافق کافر متقی غیرمتقی مسلم مشرک مفسد متکبر.... می گردد.

برداشت فوق کاملا قابل دفع است زیرا ممکن است فرد مهمی از دنیا برود. در این حال شخص او از بین ما رفته است ولی شخصیت او بر ما حاکمیت دارد. این روند را می توان به طور شاخص در مورد پیامبران الهی و امامان معصوم علیه السلام و به درجه پایین تری در مورد علما ملاحظه نمود. همچنین امکان دارد « شخص » مورد هجوم واقع شود و یا « شخصیت » او در معرض فشار قرار گیرد. هویت حیاتی همان « مفهوم شخص » می باشد.

هویت عقلانی
هویت عقلانی انسان مربوط به عقل تجربی او است . امام صادق علیه السلام مرکز عقل تجربی را در مغز معرفی می کند. سلامت هویت عقلانی موجب سپرده شدن مسئولیت به فرد می گردد و هر نوع اختلال در مغز و در نتیجه در عقل تجربی موجب سلب مسئولیت از انسان می گردد و حتی حق دخالت از اموال خویش را هم ندارد. معیارهای اختلاف در هویت عقلانی در آموزش های اسلامی با ضعف سفاهت جنون و « زوال عقل » مطرح شده اند.

هویت واقعی
هویت واقعی انسان مربوط به فعل و انفعال بین نیروی فطرت می باشد. اگر عقل فطری (فطرت ) بر شهوت غلبه نماید می توان آن را کنترل نماید و « انسان برخوردار از خود کنترلی » یا « متقی » به وجود می آید که می تواند با قرار دادن خود در داخل سیستم ایدئولوژی توحیدی به اطمینان کامل دست یابد و به « نفس مطمئنه » تبدیل شود. چنانچه شهوت بر فطرت (عقل فطری » غلبه کند « قلب معکوس » و وارونه به وجود می آید که نسبت به انجام کار خیر بیگانه است و گنگ و کر و کور (صم بک عمی ) می باشد و عامل هر فساد تباهی انحراف و جرم است .

از آن نظر مفهوم « هویت واقعی » برای این هویت برگزیده شد که پیامبر اسلام (ص ) می فرماید : « البته خداوند به کردارها و پیکرهایتان را نمی نگرد و لکن دل ها و نیت هایتان را می نگرد » .
علی علیه السلام انسان ها را به دو بخش یعنی « موجودی که انسان است » و « موجودی که حیوان است » طبقه بندی می کند.

طبقه بندی فوق در ضمن ارشادی که علی علیه السلام به صورت زیر برای یکی از علمای یهود ارایه کرده است : « هرکس طبعش معتدل باشد مزاج او صفا یابد و هر کس مزاجش صفا یابد اثر نفس در او قوی گردد و هر کس اثر نفس در او قوی گردد به سوی آنچه ارتقایش دهد بالا رود و به اخلاق نفسانی متخلق گردد و هر کس به اخلاق نفسانی متخلق گردد موجودی انسانی شود نه حیوانی و به « بارگاه ملک » وارد شود و چیزی او را از این حالت برنگرداند. » به نظر می رسد منظور از « نفس » در کلام فوق فطرت انسان و منظور اخلاق نفسانی اخلاق فطری و منظور از « بارگاه ملک » بارگاه خداوند باشد.

در این گفتار علی علیه السلام به لزوم تعادل در ابعاد مختلف هویت انسان تاکید می کند. بر این اساس انسان واقعی که در قیامت قابلیت توجه خداوند به او را دارد کسی است که فطرت (عقل فطری ) خویش را بر شهوت غلبه دهد. در حالی که شهوت بر فطرت حاکم است در حقیقت او در این حال « حیوانی انسان نما » است و در « بعد حیوانی » قرار دارد و اگر این روند ادامه یابد در « بعد حیوانی » تثبیت شده است و به سمت سقوط و هلاکت پیش می رود.

هویت خانوادگی
قرار گرفتن در فضای خانواده خاص موجب می گردد تا این نهاد به درجات مختلف بر فرد اثر گذارد و هویتی به نام « هویت خانوادگی » را به وجود آورد. علی علیه السلام در نامه خود به مالک اشتر نسبت به انتخاب مسئولان از بین « خانواده صالح » که نسبت به احکام اسلام آگاهی دارند تاکید می کند : « و ایشان را از افراد آزمایش شده و دارای حیا از خانواده های صالح و پیش قدم در اسلام بخواه زیرا آن ها دارای اخلاق و خوهای گرامی تر و حیثیت درست تر و طمع کمتر و عاقبت اندیشی رساتر می باشند. » .
پیامبر اسلام از ازدواج با دختران خانواده های ناصالح برحذر می دارد : « بپرهیزید از سبزه در محل جمع اوری کود حیوانی پرسیده شد که منظور چیست فرمود زن زیبا در جایگاه بد »

هویت علمی
در آموزش های اسلامی هویت علم و عامل به عنوان یک معیار شاخص مطرح شده است و در قرآن مجید آمده است : « آیا آن ها که می دانند با آن ها که نمی دانند یکسان هستند » (2) چنانچه مشاهده می شود متفاوت بودن هویت آن ها به عنوان یک امر بدیهی و فطری مطرح شده است . پیامبر اسلام (ص ) نیز خیر و رشد را در عالم و متعلم (دانشمند و دانشجو) منحصر می داند و می فرماید در دیگران خیر و رشدی وجود ندارد.

هویت شغلی
علی علیه السلام ارزش هر فرد را به کاری می داند که به خوبی انجام می دهد. بر این اساس انجام کار و اشتغال به شغل خاص « هویتی اختصاصی » برای هر فرد به وجود می آید که مردم او را با آن می شناسند.

هویت ناشی از روابط دوستانه و گروهی
قرار گرفتن در یک گروه خاص ناشی از « تشابه ساختار شخصیتی » افراد می باشد در آموزش های فراوانی از پیامبر اسلام (ص ) و امام معصوم (ع ) بر هویت ناشی از روابط دوستانه و گروهی تاکید شده است . در آموزش های متعددی از پیامبر اسلام (ص ) آمده است : « انسان با کسی است که دوست دارد. تو با کسی هستی که او را دوست داری . »
که پیام همه آن ها این است که انسان با کسی است که او را دوست می دارد و می توان گفت هویت هر دو یکسان است .

هویت ارتباط با طبیعت
نوع ارتباط با طبیعت موجب می گردد هویتی اختصاصی برای انسان به وجود آید. در قرآن مجید انواع شناخت به « شناخت های افاقی » و « شناخت های انفسی » تقسیم شده اند :
«
به زودی نشانه های خود را در آفاق و در خود آن ها نشان خواهیم داد تا برای آن ها روشن شود که او حق است » (۱)
در قرآن مجید مطالعه طبیعت نمودی از خردمندی انسان تلقی شده است و در آ یات 191 ـ 190 سوره آل عمران چنین می بینیم : « در آفرینش آسمان ها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز شگفتی هائی برای خردمندان است . کسانی که خداوند را (در همه احوال ) ایستاده و نشسته و بر پهلو آرمیده یاد می کنند و در افرینش آسمان ها و زمین می اندیشند که پروردگارا این را بیهوده نیافریده ای پاک و منزهی . ما را ازعذاب آتش دوزخ در امان بدار » . بدیهی است هویت افرادی با نوع تفکر ذکر شده با تفکر افرادی که شناخت آن ها به صورت زیر در قرآن مجید ترسیم شده است به کلی متفاوت می باشد :
«
و گویند چیزی جز زندگی دنیوی در کار نیست که زنده می شویم و می میریم و چیزی که جز روزگار ما را نمی کشد » (۲)

هویت سیاسی ـ اقتصادی
سیستم سیاسی ـ اقتصادی یکی از ماکرو سیستم های حاکم بر سایر سیستم های فرعی انسان می باشد و بر حسب حاکمیت یک رژیم خاص مشخص می گردد.
پیامبر اسلام (ص ) می فرماید که « مردم بر دین پادشاهان خود می باشند » و علی علیه السلام نیز می فرماید : « جز در مواردی که خداوند نگهدارد به طور قطع مردم با پادشاهان و دنیا می باشند. »
در قرآن مجید در یک دید کلی احزاب به « حزب الله » و « حزب الشیطان » طبقه بندی شده اند و دو بعدی بودن انسان به این صورت نمود یافته است (۳). از دیدگاه روان شناسی اسلامی هویت سیاسی یک انسان کنترل شده همان هویت دینی او است و شهید مدرس (ره ) می گوید « سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ما است » . به طور خلاصه هویت سیاسی مخصوصا در شرایط زمانی ما یک واقعیت ثابت شده است و تمایل افراد به گروه های مختلف آن ها را در گروه خاص اجتماعی جای می دهد و با مطالعه حزب و گروه مورد علاقه فرد می توان هویت فرد را به مقدار زیادی کشف نمود. هویت سیاسی تا اندازه ای به هویت روابط دوستانه و گروهی شباهت دارد ولی قوی تر از آن است .

هویت دینی
سیستم ایدئولژی قوی ترین سیستم در انسان است که تمام سیستم های او را تحت پوشش قرار می دهد و تمام سیستم های دیگر تحت تاثیر آن هستند و از آن رنگ می پذیرند.
«
اریک فرام » می گوید : « از آن جا که نیاز به یک نظام جهت گیری و اعتقادی جز ذاتی هستی انسان است می توان به حدت و شدت این نیاز پی برد. به راستی هیچ منبع قدرتی قویتر از آن در بشر وجود ندارد. نیاز به دین یعنی نیاز به یک الگوی جهت گیری و مرجعی برای اعتقاد و ایمان . هیچ کس را نمی توان یافت که فاقد این نیاز باشد. » او در تعریف دین می گوید : « هر سیستم فکری یا عملی مشترک بین یک گروه که الگوی جهت گیری و مرجع اعتقاد و ایمان افراد آن گروه باشد. در واقع هیچ فرهنگی در گذشته یافت نمی شود که دین به معنی وسیع فوق در آن جائی نداشته باشد. به نظر هم نمی رسد که در آینده فرهنگی غیر از آن بتواند به وجود آید. »
از دیدگاه روان شناسی اسلامی انسان در انتخاب دین آزاد است و در قرآن مجید آمده است : « در قبول دین اکراهی نیست (زیرا) راه درست از راه انحرافی روشن شده است » (۴) ولی به منظور دست یابی انسان به رشد تطبیق رفتار اداری با آموزش های توحیدی باید طبق آموزش های آخرین پیامبر خدا باشد :
«
هر کس جز دین اسلام دینی را انتخاب کند هرگز از او پذیرفته نخواهد شد (۵)
تعهد مومن نسبت به انجام کامل دستورهای خداوند موجب می شود تا هویت پایداری در او به وجود آید. « قرآن مجید (۶) دین خدا با مفهوم « صبغه : رنگ » مطرح شده است و این بدان معنی است که تمام رفتارها و سیستم های اساسی زندگی انسان با ایمان باید رنگ الهی داشته باشد و طبق اوامر و نواهی خداوند باشد (۷)

«
هویت واقعی » انسان مربوط به فعل و انفعال بین نیروی فطرت است که ساختار شخصیتی و نوسانات آنرا انعکاس می دهد
«
روان » با عنوان « عامل حیات » عامل ایجاد هویت انسان است . و قطعا یک عامل غیر شیمیائی است
عوامل و عناصر سازنده « هویت انسان » همگی متغیرند و هر لحظه ممکن است درمعرض تغییرات گسترده ای قرار گیرند ولی هویت ثابت انسان « متقی » با حاکمیت فطرت در مسیر ایدئولژی توحیدی وی را به « نفس مطمئنه » تبدیل می کند .
 


پی نوشت ها:

۱ - فصلت : 53
۲- جاثیه : 24
۳- مائده : 56 و مجادله : 22
۴- بقره : 256
۵- آل عمران : 85
۶- بقره : 138
۷- رعد : 28

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.